با همه خوبی و بدی رفتی
از مسیری که آمدی رفتی
سوی الطاف ایزدی رفتی
دولت چاردرصدی رفتی
شیخ خندان برو خداحافظ
ای حسن جان برو خداحافظ
ذلت و ظلم و خفت و خواری
فقر و تبعیض و مردم آزاری
رشد هر لحظه گرفتاری
اختلاس و فساد و بیکاری
غصه نان برو خداحافظ
ای حسن جان برو خداحافظ
خسته بودی و تخت خوابیدی
با تو شد یار بخت، خوابیدی
بدنت بود لَخت خوابیدی
چار سال است سخت خوابیدی
حال آسان برو خداحافظ
ای حسن جان برو خداحافظ
رفته از دست، هستهای حالا
قبحها را شکستهای حالا
خوب پیداست خستهای حالا
بار خود را که بستهای حالا
سوی سمنان برو خداحافظ
ای حسن جان برو خداحافظ
با خودت میبری تو فیشت را
پول تفریح قشم و کیشت را
کل فامیل و قوم و خویشت را
اخوی روانپریشت را
پُر و پیمان برو خداحافظ
ای حسن جان برو خداحافظ
بمب در اقتصاد ترکاندی
فاتحه بر امیدها خواندی
وقت درمان درد، درماندی
وعدهها را تمام پیچاندی
هی نپیچان برو خداحافظ
ای حسن جان برو خداحافظ
گفته بودی امید داری که
ایدههایی جدید داری که
وزرایی مفید داری که
گفته بودی کلید داری که
آه، چاخان برو خداحافظ
ای حسن جان برو خداحافظ
میکنم انتقاد جان حسن
نیستم بیسواد جان حسن
دادهای مان به باد جان حسن
خستهایم از فساد جان حسن
تو رو قرآن برو خدا حافظ
ای حسن جان برو خداحافظ
ای حسن جان برو خداحافظ