سیاهی

#دلنوشته 


چنین که یــخ زده ایمان من اگر هر روز 


هـزار بـار بـیـاید بهـــــار کـافی نیست 


خودت دعـــا کن ای نازنیــن که برگردی 

دعای این همه شب‌زنده‌دار کافی نیست 

  

... نگاه می‌کنم به خودم و به دور و برم... سیاهی... سیاهی... شده‌ام مشکی پررنگ... پرکلاغی...

 

تشنه‌ام... تشنه کمی سپیدی که از خویش دریغ کرده‌ام... می‌خواهم بگویم از آنچه در دلم جاری است... 



آه دلم! که توبه‌هایش مایه خنده فرشته‌ها شده، اما... همان که هیچ آبرویی ندارد پیش خدا... همان که هنوز به عشق جمعه‌هایت زنده است... 


آقا جان دست دلم را بگیر... مگذار مسخر اغیار شود... 


آه دلم! که توبه‌هایش مایه خنده فرشته‌ها شده، اما... همان که هیچ آبرویی ندارد پیش خدا...


 همان که هنوز به عشق جمعه‌هایت زنده است... همان که لحظاتی ست که برای آخرین بار توبه‌اش را ریختم توی جعبه‌ای از امید و دادمش دست


 فرشته‌ای که برسوندش دست خدا... روی جعبه نوشته شده بود... 

«آهسته حمل کنید، محتویات این جعبه شکستنی است». 

ای که دستت میرسد! کاری بکن...


✨اللهم عجل لولیک الفرج✨

۵ ۴
بسم الله الرحمن الرحیم

وإِن یَکادُ الّذینَ کَفَروا لَیُزلِقونَکَ

بِأَبصـارِهِم لَمّا سَمِعُوا الذِّکرَ

و یَقولونَ إِنَّهُ لَمَجنونٌ

و مَا هُوَ إِلاّ ذِکرٌ لِلعَـلَمین ۞

-------------------------
به امید گوشه چشمی از جانب حضرت صاحب الزمان ارواحنا فداه

اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب سلام الله علیها

1393/11/15
---------------------------
هرگونه کپی برداری بدون ذکرمنبع شرعاحرام است.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان