دعایی بی صدا برای تو ...

یوسف من را،

نه من،

که خدا نگه می‌دارد...
همان که دل را عاشق کرد،
و نامش را بر لبِ هر شبِ من نشاند.

من اما
چند صباحی‌ست
سایه‌ای ناپیدا
بر روشنای دلم افتاده...
نه از بیم حادثه‌ای روشن،
که از دردی که تنها دامن دل را می‌گیرد،
بی‌هیچ صدا، بی‌هیچ نام.

نکند نسیمی تلخ،
بر جان او بوزد؟
نکند چشم بیداری،
خوابِ آرامش او را بر هم زند؟

خدایا...
اگر قرعه‌ای‌ست، اگر خطری‌ست، اگر باری‌ست...
من را بخوان،
من را ببر،
که جان من، اگر در راه او ریخته شود،
بر من منت است، نه بلا.

نه، نمی‌هراسم،
نمی‌لرزم...
تنها
در سکوت، آه می‌کشم
و آن آه را
در کوچه‌های اجابت رها می‌کنم،
تا شاید، روزی،
بی‌صدا،
به سلامتِ یوسف من،
بازگردد...

۱ ۲
مرآت ..
۲۹ خرداد ۱۱:۴۸

بازآید و از کلبه احزان به درآییم.

ان‌شاءالله.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
بسم الله الرحمن الرحیم

وإِن یَکادُ الّذینَ کَفَروا لَیُزلِقونَکَ

بِأَبصـارِهِم لَمّا سَمِعُوا الذِّکرَ

و یَقولونَ إِنَّهُ لَمَجنونٌ

و مَا هُوَ إِلاّ ذِکرٌ لِلعَـلَمین ۞

-------------------------
به امید گوشه چشمی از جانب حضرت صاحب الزمان ارواحنا فداه

اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب سلام الله علیها

1393/11/15
---------------------------
هرگونه کپی برداری بدون ذکرمنبع شرعاحرام است.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان