شنبه ۹ آبان ۹۴
آثار سیاسی عاشورا – دمیدن روح استقامت و آزادیخواهی
یکى از آثار و برکات سیاسى - اجتماعى سیدالشهدا (ع) این بود که نه فقط با
حرف که در عرصه عمل هم روح استقامت و پایدارى وآزادیخواهى و حفظ کرامت و
عزت نفس را در کالبد بىروح مسلمین در همه اعصار دمید.
سالار شهیدان در
برابر نیروى مهیب ستم و قوه قاهره بنى امیه، بالاترین استقامت و مهمترین
پایدارى و شهادت را به خرج داده و در مقابل آنان مقاومت کرده و به انسانها
درس حریت و آزادگى آموخت. آن حضرت در آخرین لحظات حماسه کربلا با بدنى
مجروح و خونین، دشمن را طرف خطاب قرار داده و فرمود: «اى پیروان ابوسفیان،
اگر دین ندارید پس در دنیا آزاد مرد باشید».
حماسه عاشورا سراسر،
شعارهاى آزادىطلبى و استقامت و عزت نفس است. چنانکه آن حضرت در روز عاشورا
ضمن گفتارهاى گرم و آتشین خود فریاد مىزد: «این ناپاک و فرزند ناپاک، مرا
بین دو کار مخیر ساخت: یا ذلت را بپذیرم و در برابر یزید تسلیم شوم، و یا
اینکه کشته گردم و به حکم شمشیر تن دهم! اما از ما خاندان پیغمبر ذلت بدور
است، نه خدا براى ما ذلت مىخواهد و نه پیامبر او و نه مردان پاک دل و مؤمن
و نه آن دامنهاى منزهى که ما را در میان خود پرورانده است» (1).
آرى،
رمز موفقیت و راز پیروزى انسان در همیشه تاریخ بستگى به استقامت و پایدارى
در مقابل سختىهاى راه دارد و امام حسین (ع) با استقامت خود در برابر بناى
شرک و اساس کفر و الحاد و بذل جان و تمام هستى خود در این راه مقدس، باعث
دمیده شدن روح پایدارى و آزادگى در بین مردم گشت، به طورى که در قیامهاى
بعد از آن حضرت این امر به خوبى مشهود است .
قیام حسینى الگوى قیامهاى مقدس دیگر
قیامهاى
مقدس بشرى داراى دو مشخصه هستند: اول اینکه آنها براى مقامات عالى انسانیت
و توحید و عدل و آزادى، و براى رفع ظلم و استبداد صورت مىگیرند. دوم
اینکه، برقى هستند در ظلمتهاى سخت که معمولاً مورد تصویب «عقلاى قوم!» قرار
نمىگیرند. قیام امام حسین (ع) هر دو مشخصه را دارا بود، و یکى از آثار
این قیام، جنبه الگویى آن براى سایر نهضتها و قیامهاى به حق و الهى است.
تمام انقلابهاى مقدسى که در جهان اسلام پس از شهادت حسین (ع) تا زمان ما به
وجود آمد، خمیر مایه اصلى آن، قیام آن حضرت بوده و هست و خواهد بود، قیامى
که الهام بخش همه نهضتهاى اصیل رهایى بخش گردید. و این اصلى است که خود
امام حسین (ع) در «بیضه» - یکى از منازل بین مکه و کربلا - به همراهان و
یاران خویش فرمود: «ولکم فیه اسوة»(2) در من براى شما نمونه و الگویى است. و
چنانکه مىدانیم این الگو، قیام بر علیه ظلم و فساد است، همان امرى که
باعث گردید خداوند متعال رسولش را در قرآن براى انسانها اسوه و الگو معرفى
کند. و رسول خدا (ص) فرمود: «براى شهادت حسین (ع) حرارتى در دلهاى مؤمنان
است که هرگز سرد و خاموش نمىشود» (3).
«استاد حسن ابراهیم» در این
رابطه مىگوید: «کشته شدن امام حسین (ع) در تهییج شیعیان و وحدت بخشیدن به
آنها تأثیر بسیارى داشت. قبل از این رخداد، شیعیان پراکنده بودند؛ زیرا
شیعه گرى با خون آمیخته گشت و در اعماق قلوب شیعیان، نفوذ کرد و عقیده راسخ
آنان شد» (4).
اثرات نهضت امام حسین از خود دستگاه اموى و دشمنان حضرت
شروع شد. درست مثل آبى که با حرارت رو به جوشیدن مىرود، پس از به جوش
آمدن، نخست حبابهایى از ته دیگ بالا آمده و در روى آب مىترکد، پس از آن کم
کم جوشیدن آغاز مىگردد. انقلاب یک جامعه بر علیه دستگاه ظلم نیز به همین
شکل است، اول انتقادها و فریادهاى عدالتخواهى و تظلم که به حکم حبابهاى ته
دیگ هستند از گوشه و کنار کشور بر مىخیزند و رفته رفته جان گرفته و دیگ
جامعه جوشیدن آغاز مىکند و دستگاه ستم را آنقدر بالا و پایین مىبرد که به
صورت کف بىارزشى بر روى زمین مىریزد.
بارى، بعد از شهادت امام حسین
(ع) بلافاصله این فریادها و انتقادها که مقدمه فرو ریختن ارکان حکومت منحوس
بنى امیه بود بلند شد. «سنان بن انس» هنوز از قتلگاه امام بیرون نرفته بود
که یارانش به او گفتند: تو حسین بن على، پسر پیغمبر، دختر رسول خدا (ص) را
کشتى! تو مردى را کشتى که از همه عرب بزرگتر است و آمده بود تا حکومت را
از دست بنى امیه بگیرد! اکنون پیش امراى خود برو و پاداش خود را بگیر و
بدان که اگر تمام موجودى خزانههاى خودشان را در برابر کشتن حسین به تو
بدهند باز هم کم است. (5)
و نیز«حمید بن مسلم »گوید: زنى را از طایفه
«بکر بن وائل» که به همراه شوهرش بود در میان اصحاب عمربن سعد دیدم که چون
دید مردم ناگهان بر زنان و دختران حسین (ع) تاختند و شروع به غارت و چپاول
نمودند، شمشیرى به دست گرفت و رو به خیمه آمد و صدا زد: «اى مردان قبیله
بکر، آیا لباس از تن دختران رسول خدا (ص) به یغما مىرود؟ مرگ بر این حکومت
غیر خدایى، اى قاتلان رسول خدا» در این هنگام شوهرش دست او را گرفته و به
خیمه برگرداند. (6)
اینها و موارد بسیار دیگر، نخستین عکس العملهاى
مردم از واقعه جانسور کربلا بود که رفته رفته به وسعت آن افزوده مىگشت، تا
جایى که روح انقلاب در مکتب اسلام دمیده شد ومردم هرگاه رهبر لایقى
مىیافتند بر علیه حکومت نامشروع و فاسد بنى امیه دست به قیام مىزدند، و
شعار غالب انقلابها «خونخواهى حسین» بود. شمار این انقلابها زیاد است که ما
در اینجا به چند نمونه اشاره مىکنیم.
1- انقلاب توابین: این انقلاب
در کوفه بر پا گردید و واکنش مستقیم قتل امام بود، و انگیزه آن، احساس
گناه به علت یارى نکردن امام پس از آنکه کتباً از او دعوت کردند به کوفه
آید - بود. لذا کوفیان خواستند ننگى را که مرتکب شده بودند با انتقام از
قاتلان آن حضرت بشویند و دست به قیام زدند. این واقعه در سال 65 هجرى روى
داد.
2- انقلاب مدینه: هدف این انقلاب خونخواهى نبود بلکه انقلابى
بود علیه حکومت ستمکار بنى امیه. شرکت کنندگان در این قیام یک هزار تن
بودند که به دست سپاهیان شام و با نهایت وحشیگرى سرکوب گردید.
3-
قیام مختار ثقفى: این قیام در سال 66 هجرى در عراق به انگیزه خونخواهى امام
حسین (ع) و انتقام از قاتلان او صورت گرفت. این انقلاب به رهبرى مختار
توانست در یک روز دویست و هشتاد تن از قاتلان امام حسین (ع) را به قتل
رساند.
4- انقلاب مطرف بن مغیره: وى در سال 77 هجرى بر علیه حجاج بن یوسف شورید و عبدالملک بن مروان را از خلافت خلع کرد.
5- انقلاب ابن اشعث: او نیز بر علیه حجاج در سال 81 هجرى شورید و
عبدالملک مروان را از خلافت خلع کرد. این شورش تا سال 83 به طول انجامید .
در آغاز، پیروزیهاى نظامى به دست آورد اما بعدها شکست خورد.
6-
انقلاب زید بن على : وى که از فرزندان امام زینالعابدین (ع) بود در سال
122 هجرى در کوفه قیام کرد، اما بیدرنگ به وسیله سپاهیان شام که در آن
هنگام در عراق بودند سرکوب گردید.
7- قیام حسین بن على ، شهید فخ :
«فخ» نام وادى و محلى است در قسمت غربى و یک فرسخى شهر مکه، و آن جایى است
که حسین بن على (صاحب فخ) بر علیه حکومت عباسى در سال 169 هجرى قیام کرد و
با یاران خویش به شهادت رسید. وى یکى از سادات و علماى اسلام بود که براى
عظمت تشیع با خون خویش پس از حدود یک قرن از ماجراى کربلا اثرى عمیق در
عالم تشیع بجاى گذاشت.
این انقلابها و انقلابهاى دیگر، نقش مهمى در
برابر حکومتهاى ناشایست وقت از نظر محفوظ ماندن ظواهر اسلام و نام مقدس
پیامبر اکرم (ص) و رعایت حقوق مردم ایفا کردند. و این نهضتها خود یکى از
آثار مهم و ثمرات نهضت ریشهدار و عمیق سیدالشهدا (ع) بود . در زمان کنونى
نیز خواستگاه انقلاب اسلامى ایران ،مجالسى بود که به جهت بزرگداشت حماسه
حسینى و واقعه عاشورا اقامه مىگردید. قیام حسینى نه تنها براى مسلمین بلکه
براى غیر مسلمانان نیز که به دنبال رهایى از ظلم و ستم بوده و هستند،
سرمشق قرار مى گیرد. «مهاتما گاندى» مى گوید: من زندگى امام حسین (ع) آن
شهید بزرگ اسلام را به دقت خواندهام و توجه کافى به صفحات کربلا نمودهام و
بر من روشن شده است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، بایستى
ازامام حسین (ع) پیروى کرده و سرمشق بگیرد. (7)
پی نوشتها :
1- تحف العقول ،محدث حرانى ، ص 275
2- تاریخ طبرى ، ج 7 ص 300
3- جامع احادیث الشیعه ، ج 12 ص 556
4- ترجمهء تاریخ سیاسى اسلام ، ج 1 ص 351
5- تاریخ طبرى ، ج 4 ص 347
6- ترجمهء لهوف سید بن طاووس ، ص 132
7- نقل از کتاب «درسى که حسین (ع ) به انسانها آموخت» شهید هاشمى نژاد، ص 447