گر چه بی دستم ولی من دستگیر دست هایم
نام من عباس و مفتاح در باب الشفایم
مادرم قنداقه ام را دور بیرق تاب داده
من ابوالفضلم دوای درد های بی دوایم
(داروی درد تمام درد های بی دوایم)
عباس جان تو بگیر دستم ...