منتظرالمهدی۳۱۳

منتظرالمهدی۳۱۳

  • محتوای وبلاگ
  • درباره من
  • موضوعات و کلیدواژه ها
  • آمار و آرشیو
  • فلسفه و آثار قیام امام حسین (ع) در عاشورا-بیدارى خفتگان و رهایى از ضلالت

     آثار سیاسی عاشورا – بیدارى خفتگان و رهایى از ضلالت

    بیدارى خفتگان
    از جمله آثار و برکات که قیام و شهادت سیدالشهدا (ع) در بعد سیاسى - اجتماعى داشت، بیدار شدن خفتگان و انتقال روح مبازره جویى بر علیه ظلم و ستم بوده و هست.
    براى تنویر ذهن و تصویر مطلب، لازم است به طور اجمال اشاره‏اى به وضعیت جامعه اسلامى آن دوران داشته باشیم . مردم آن زمان به چند دسته تقسیم مى شوند:
    دسته اول: که قسمت عمده مردم را تشکیل مى داد، کسانى بودند که در مقابل فساد معاویه ، اراده خود را از دست داده بودند و به پستى و خوارى ناشى از فساد که پیرامون خلافت اسلامى را فرا گرفته بود تن در داده بودند.
    دسته دوم : کسانى بودند که منافع خصوصى خود را بر رسالت و امامت ترجیح مى دادند. این دسته بر خلاف دسته اول فارغ از ظلم و انحراف بنى امیه بودند و آن را احساس نمى‏کردند.
    دسته سوم : ساده لوحانى که فریب فرمانروایان بنى امیه را خورده بودند. و اگر نبود قیام و مقاومت امام حسین و اصحاب راستین پیامبر به رهبرى اهل بیت (ع) ، ساده لوحان بسیارى فریب خورده و مى‏گفتند که اگر این دستگاه سلطنتى و کارهاى آن قانونى نبود، صحابه رسول خدا (ص) خاموش نمى‏نشستند.
    دسته چهارم: کسانى بودند که مى‏پنداشت امام حسن (ع) خلافت را به معاویه واگذار کرده و با وى به خاطر اوضاع و احوال پیچیده زمان سازش نموده است ! زیرا اگر چه براى مردم کوفه و عراق که از نزدیک در جریان بودند، ماجراى صلح تحمیلى آشکار بود؛ اما مسلمانانى که در گوشه و کنار جهان اسلامى آن روزگار پراکنده بودند - مانند مردم خراسان - و از دور دستى بر آتش داشتند از ابعاد مسئله بى‏خبر بودند از این رو امام حسین (ع) با قیام خونین خود ثابت کرد که صلح برادرش به معناى کناره‏گیرى از رسالت اهل بیت (ع) نیست.
    گذشته از این چهار دسته که در واقع جملگى در خواب خرگوشى مشترک بودند، دو دسته دیگر یعنى پیروان بنى امیه و یاران حقیقى امام حسین (ع) نیز وجود داشتند . زیرا اگر چه اصحاب سیدالشهداء بسیار اندک بودند ولى قابل ذکر است که برخى از شیعیان و علاقه ‏مندان امام در سایر ایالتهاى اسلامى بودند و پس از اطلاع یافتن از دعوت حضرت، خواستند به او لبیک گویند ولى مرکز کوفه تحت کنترل شدید نظامیان عبیدالله بن زیاد بود و به هیچ وجه نمى گذاشتند کسى از آن خارج یا به آن وارد شود، و بسیارى از مسلمانان نیز در مناطق دور دست از این فاجعه به کلى بى خبر بودند که حساب آنها با سایرین جدا است .
    با توجه به آنچه به طور اجمالى بیان شد، معلوم مى گردد که مردم کوفه تا چه حدى در خواب خرگوشى فرو رفته بودند . که تمام فریادهاى امام و یارانش را نشنیده گرفته و آسایش و رفاه طلبى ، آنان را از هر نوع کمکى در راه نجات اسلام از انحراف باز مى داشت .
    در آن شرایط ، انقلاب خونین سیدالشهدا (ع) تمام معادلات سیاسى دشمنان را بر هم زد و اوضاع اجتماعى آن زمان را دگرگون ساخت . جانفشانى شخصیت منحصر به فردى چون امام حسین (ع) که از نخبگان و برگزیدگان و پیشواى على الاطلاق مسلمانان بود و با فضیلت‏ترین و نزدیکترین آنها به پیامبر اسلام (ص) بود از طرفى خدایى بودن حرکت مصلحانه سیدالشهدا (ع) و گذشتن از همه هستى خود از طرف دیگر، و عمق فاجعه و مظلومیت آن امام عزیز از ناحیه سوم باعث گردید زنگ بیدار باش، خواب سنگین مردم را بر هم زند و مردگان را احیا کند، و درخت اسلام را که به پژمردگى روى آورده بود، با خون خود آبیارى کند و آنچنان طراوت و شادابى بخشد که تا ابد سر سبز و خرم باقى ماند.
    در آن عصر قحطى حق جویان و حق مداران ، که ظلم و شرک و فساد، در پناه سرنیزه و کشتار، حکومت می کرد و سکوت بود و سکون ! حسین تازیانه فریاد بلند کرد و بر پیکر خفته ، بلکه مرده امت فرود آورد و چنان شور و حرکتى آفرید که آن مردم را بیدار بلکه زنده نمود، و با این بیدارى از آنها پاسدارى از انقلاب محمد (ص) و عدل على و صبر حسن (ع) ، و معناى قرآن و رسالت اسلام و خون خویش را طلب نمود.
    خون امام حسین (ع) همانند آب حیاتى بود که در کالبدهاى مرده و خشک و مأیوس جریان پیدا کرد و منشأ قیامهاى بسیارى شد . و براستى مى توان گفت که عصر عاشورا پایان نهضت امام حسین (ع) نبود بلکه آغاز حرکت و اول بیدارى ملت اسلام خصوصاً شیعیان بود.
    «فلیپ حتى» در کتاب تاریخ عرب مى نویسد: «فاجعه کربلا، سبب جان گرفتن و بالندگى شیعه و افزایش هواداران آن مکتب گردید. به طورى که مى توان ادعا کرد که آغاز حرکت شیعه و ابتداى ظهور آن، روز دهم محرم بود».(1)
    و «گیبون» مورخ مشهور گوید: «در طى قرون آینده بشریت و در سرزمین‏هاى مختلف ، شرح صحنه حزن آور مرگ حسین (ع) موجب بیدارى قلب خونسردترین قاریان و خوانندگان خواهد شد». (2)

    رهایى از جهالت و ضلالت
    هفتمین اثر و برکت از آثار و برکات اجتماعى نهضت سید الشهدا(ع) این بود که با قیام و شهادت خویش مردم را از جهالت و گمراهى نجات بخشید. او خون دل خویش را در راه خدا بذل کرد تا امت را از حیرت ضلالت و جهالت که در اثر تسلط و تبلیغات مسموم بنى امیه پیش آمده بود برهاند. چنانکه در زیارت اربعین امام حسین (ع) مى خوانیم : «و بذل مهجته فیک ، لیستنقذ عبادک من الجهالة و حیرة الضلالة».
    و حسین (ع) خون قلب خود را در راه تو بذل کرد تا بندگانت را از جهالت و حیرت گمراهى برهاند.
    استاد شهید مطهرى (ره) در توضیح فراز مذکور مى فرماید: «مقصود از جهالت مردم این نبود که چون مردم بى‏سواد بودند و درس نخوانده بودند مرتکب چنین عملى شدند، و اگر درس خوانده و تحصیل کرده مى‏بودند نمى‏کردند . نه ، در اصطلاح دین، جهالت، بیشتر در مقابل عقل گفته مى‏شود و مقصود آن تنبه عقلى است که مردم باید داشته باشند (و به تعبیر دیگر قوه تجزیه و تحلیل قضایایى مشهود و تطبیق کلیات بر جزئیات است و این چندان ربطى به سواد و بى‏سوادى ندارد . علم، حفظ و ضبط کلیات است و عقل قوه تحلیل است). به عبارت دیگر، امام حسین (ع) شهید فراموشکارى مردم شد، زیرا مردم اگر در تاریخ پنجاه - شصت ساله خودشان فکر مى کردند و قوه تنبه و استنتاج و عبرت گیرى در آنها مى بود و به تعبیر سیدالشهدا (ع) که فرمود: «ارجعوا الى عقولکم» اگر به عقل و تجربه پنجاه - شصت ساله خود رجوع مى‏کردند و جنایتهاى ابوسفیان و معاویه و زیاد در کوفه و خاندان اموى را اصولا فراموش نمى‏کردند و گول ظاهر فعلى معاویه را که دم زدن از دین به خاطر منافع شخصى است نمى خوردند و عمیق فکر مى‏کردند که آیا امام حسین (ع) براى دین و دنیاى آنهابهتر بود یایزید و معاویه و عبیدالله ، هرگز چنین جنایتى واقع نمى شد...» (3).
    آرى ، امام حسین (ع) با نهضت مقدس خویش در آن ظلمت سخت و در میان یأسها و ناامیدیهاى مطلق، و در موقعى که ستاره‏اى در آسمان بشریت دیده نمى‏شد، مانند برقى درخشید و مانند شعله‏اى حقانى فرا راه آدمیان ظاهرگشت . او به خوبى مى دانست که تنها مردم نادان و گمراهند که آلت دست حکومتهاى ستمکار و بیدادگر و فاسد واقع مى شوند ، به همین خاطر با بذل خون پاک خویش سعى کرد ملت جاهل و گمراه را از آن وضع خطرناک و دردناک نجات بخشد. لذا امام صادق (ع) در فراز مورد بحث، هدف قیام حسینى را تنها فدایى امت گنهکار بودن و شفاعت از آنان در قیامت بیان نمى‏کند ، بلکه می ‏فرماید: هدف، نجات دنیاى انسانیت از جهالت و ضلالت بود.

    پی نوشتها :
    1- درسى که حسین (ع ) به انسانها آموخت ، شهید هاشمى نژاد،ص 448
    2- همان مأخذ.
    3- حماسهء حسینى ، استاد مطهرى ، ج 3 ص 47

    نویسنده : منتظرالمهدی (عج) | تاریخ ارسال : شنبه, ۹ آبان ۱۳۹۴، ۰۹:۵۵ ب.ظ
    بازدید : ۲۸۸ | لایک (۱)
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی


    از چی بگم
    ۹ آبان ۹۴، ۲۲:۰۳
    منو ببخشید من همیشه شرمنده ی شمام
    پاسخ: نفرمایید

     دشمنتون شرمنده بنده بسیارحقیرم

    شمابزرگوارید....
    زهرا احمدآبادی
    ۹ آبان ۹۴، ۲۲:۱۵
    موضوعتون عاااالی بود...
    پاسخ: ممنونم ازتون.
    علیرضا هادیزاده
    ۹ آبان ۹۴، ۲۲:۱۹
    کل یوم عاشورا و کل عرض کربلا

    کاش به جای اینکه از عاشورا فقط مصیبتش را بخوانیم، کمی از طیف منطق و اصول الهی نگاهش بکنیم.
    باشد که رستگار شویم
    :)
    پاسخ: سپاس ازنظرتون...
    بسیجی گمنام
    ۱۰ آبان ۹۴، ۱۰:۱۲
    سلام 

    ببخشید حرف شما درسته کاملا 

    ولی اینجوری تاریخ میگه یا با امام یا بر علیه امام 

    خدا نکنه تاریخ واسه ما همچین چیزی بنویسه به قول ایت الله مجتهدی خدارحمتش کنه 
    داش مشتی ها اومدن کمک امام حسین و شهید شدند خوبا استخاره کردند بد اومد

    هعی 
    پاسخ: تشکربابت نظرشما...
    اللهم عرفنی نفسک وان لم تعرفنی نفسک لم اعرف رسولک اللهم عرفنی...


    میدونید ادامه اش چیه؟ ودرمورد چی روایت شده؟
    پاسخ: امام صادق علیه السلام به زواره فرمود: اگر زمان غیبت را درک کردى این دعا را بخوان: اللهم عرفنى نفسک فانک ان لم تعرفنی نفسک اعرف نبیک اللهم عرفنی رسولک فانک ان لم تعرفنی رسولک لم عرف حجتک اللهم عرفنی حجتک فانک ان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی .[1]

    نیز سید جلیل ابن طاووس در کتاب مهج الدعوات روایت کرده که فرموده اند در عصر غیبت، چنین دعا کنید: اللهم انت عر فتنی نفسک و عرفتنی رسولک و عرفتنی ملائکتک و عرفتنی ولادة ولا امرک اللهم لاخذ الا ما اعطیک ولا اقی الا ما وقیت اللهم لا تغیبنی عن منازل اولیائک ولا تزغ قلبی بعد اذهدیتنی اللهم اهدنی لولایة من افترضت طاعته.[2]

    سید در همان جا فرموده که: کسى در خواب، دعاى غیبت را چنین به من تعلیم داد: یا من فضل ابراهیم وآل اسرائیل على العالمین باختیاره واظهر فی ملکوت السموات والأرض عزة اقتداره واودع محمد صلی الله علیه و آله و اهل بیته غرائب اسراره صل علی محمد وآله واجعلنی من اعوان حجتک علی عبادک وانصاره[3]

    دعاى غریق و ادعیه دیگرى را نیز به عنوان دعاى غیبت ذکرکرده اند[4]


    بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم

    اَللّهُمَّ عَرِّفْنی نَفْسَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی نَفْسَکَ لَمْ اَعْرِفْ رَسُولَکَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنی رَسُولَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَکَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنی حُجَّتَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دینی اَللّهُمَّ لا تُمِتْنی میتَةً جاهِلِیَّةً وَلا تُزِغْ قَلْبی بَعْدَ اِذْ هَدَیْتَنی اَللّهُمَّ فَکَما هَدَیْتَنی لِوِلایَةِ مَنْ فَرَضْتَ عَلَیَّ طاعَتَهُ مِنْ وِلایَةِ وُلاةِ اَمْرِکَ بَعْدَ رَسُولِکَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ حَتّی والَیْتُ وُلاةَ اَمْرِکَ اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ عَلِیَّ بْنِ اَبیطالِبٍ وَالْحَسَنَ وَالْحُسَیْنَ وَعَلِیّاً وَمُحَمَّداً وَجَعْفَراً وَمُوسی وَعَلِیّاً وَمُحَمَّداً وَعَلِیّاً وَالْحَسَنَ وَالْحُجَّةَ الْقآئِمَ الْمَهْدِیَّ صَلَواتُکَ عَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ اَللّهُمَّ فَثَبِّتْنی عَلی دینِکَ وَاسْتَعْمِلْنی بِطاعَتِکَ وَلَیِّنْ قَلْبی لِوَلِیِّ اَمْرِکَ وَعافِنی مِمَّا امْتَحَنْتَ بِهِ خَلْقَکَ وَثَبِّتْنی عَلی طاعَةِ وَلِیِّ اَمْرِکَ الَّذی سَتَرْتَهُ عَنْ خَلْقِکَ وَبِاِذْنِکَ غابَ عَنْ بَرِیَّتِکَ وَاَمْرَکَ یَنْتَظِرُ وَاَنْتَ الْعالِمُ غَیْرُ الْمُعَلَّمِ بِالْوَقْتِ الَّذی فیهِ صَلاحُ اَمْرِ وَلِیِّکَ فِی الاِْذْنِ لَهُ بِاِظْهارِ اَمْرِهِ وَکَشْفِ سِتْرِهِ فَصَبِّرْنی عَلی ذلِکَ حَتّی لا اُحِبَّ تَعْجیلَ ما اَخَّرْتَ وَلا تَاْخیرَ ما عَجَّلْتَ وَلا کَشْفَ ما سَتَرْتَ وَلاَ الْبَحْثَ عَمّا کَتَمْتَ وَلا اُنازِعَکَ فی تَدْبیرِکَ وَلا اَقُولَ لِمَ وَکَیْفَ وَما بالُ وَلِیِّ الاَْمْرِ لا یَظْهَرُ قَدِ امْتَلاََتِ الاَْرْضُ مِنَ الْجَوْرِ وَاُفَوِّضُ اُمُوری کُلَّها اِلَیْکَ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ اَنْ تُرِیَنی وَلِیَّ اَمْرِکَ ظاهِراً نافِذَ الاَْمْرِ مَعَ عِلْمی بِاَنَّ لَکَ السُّلْطانَ وَالْقُدْرَةَ وَالْبُرْهانَ وَالْحُجَّةَ وَالْمَشِیَّةَ وَالْحَوْلَ وَالْقُوَّةَ فَافْعَلْ ذلِکَ بی وَبِجَمیعِ الْمُؤْمِنینَ حَتّی نَنْظُرَ اِلی وَلِیِّ اَمْرِکَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ ظاهِرَ الْمَقالَةِ واضِحَ الدِّلالَةِ هادِیاً مِنَ الضَّلالَةِ شافِیاً مِنَ الْجَهالَةِ اَبْرِزْ یا رَبِّ مُشاهَدَتَهُ وَثَبِّتْ قَواعِدَهُ وَاجْعَلْنا مِمَّنْ تَقِرُّ عَیْنُهُ بِرُؤْیَتِهِ وَاَقِمْنا بِخِدْمَتِهِ وَتَوَفَّنا عَلی مِلَّتِهِ وَاحْشُرْنا فی زُمْرَتِهِ اللّهُمَّ اَعِذْهُ مِنْ شَرِّ جَمیعِ ما خَلَقْتَ وَذَرَاْتَ وَبَرَاْتَ وَاَنْشَاْتَ وَصَوَّرْتَ وَاحْفَظْهُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ وَعَنْ یَمینِهِ وَعَنْ شِمالِهِ وَ مِنْ فَوْقِهِ وَمِنْ تَحْتِهِ بِحِفْظِکَ الَّذی لا یَضیعُ مَنْ حَفِظْتَهُ بِهِ وَاحْفَظْ فیهِ رَسُولَکَ وَوَصِیَّ رَسُولِکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ السَّلامُ اَللّهُمَّ وَمُدَّ فی عُمْرِهِ وَزِدْ فی اَجَلِهِ وَاَعِنْهُ عَلی ما وَلَّیْتَهُ وَاسْتَرْعَیْتَهُ وَزِدْ فی کَرامَتِکَ لَهُ فَاِنَّهُ الْهادِی الْمَهْدِیُّ وَالْقآئِمُ الْمُهْتَدی وَالطّاهِرُ التَّقِیُّ الزَّکِیُّ النَّقِیُّ الرَّضِیُّ الْمَرْضِیُّ الصّابِرُ الشَّکُورُ الْمُجْتَهِدُ اَللّهُمَّ وَلا تَسْلُبْنَا الْیَقینَ لِطُولِ الاَْمَدِ فی غَیْبَتِهِ وَانْقِطاعِ خَبَرِهِ عَنّا وَلا تُنْسِنا ذِکْرَهُ وَانْتِظارَهُ وَالاْیمانَ بِهِ وَقُوَّةَ الْیَقینِ فی ظُهُورِهِ وَالدُّعآءَ لَهُ وَالصَّلوةَ عَلَیْهِ حَتّی لا یُقَنِّطَنا طُولُ غَیْبَتِهِ مِنْ قِیامِهِ وَیَکُونَ یَقینُنا فی ذلِکَ کَیَقینِنا فی قِیامِ رَسُولِکَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَما جآءَ بِهِ مِنْ وَحْیِکَ وَتَنْزیلِکَ فَقَوِّ قُلُوبَنا عَلَی الاْیمانِ بِهِ حَتّی تَسْلُکَ بِنا عَلی یَدَیْهِ مِنْهاجَ الْهُدی وَالْمَحَجَّةَ الْعُظْمی وَالطَّریقَةَ الْوُسْطی وَقَوِّنا عَلی طاعَتِهِ وَثَبِّتْنا عَلی مُتابَعَتِهِ وَاجْعَلْنا فی حِزْبِهِ وَاَعْوانِهِ وَاَنْصارِهِ وَالرّاضینَ بِفِعْلِهِ وَلا تَسْلُبْنا ذلِکَ فی حَیوتِنا وَلا عِنْدَ وَفاتِنا حَتّی تَتَوَفّانا وَنَحْنُ عَلی ذلِکَ لا شآکّینَ وَلا ناکِثینَ وَلا مُرْتابینَ وَلا مُکَذِّبینَ اَللّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَاَیِّدْهُ بِالنَّصْرِ وَانْصُرْ ناصِریهِ وَاخْذُلْ خاذِلیهِ وَدَمْدِمْ عَلی مَنْ نَصَبَ لَهُ وَکَذَّبَ بِهِ وَاَظْهِرْ بِهِ الْحَقَّ وَاَمِتْ بِهِ الْجَوْرَ وَاسْتَنْقِذْ بِهِ عِبادَکَ الْمُؤْمِنینَ مِنَ الذُّلِّ وَانْعَشْ بِهِ الْبِلادَ واقْتُلْ بِهِ جَبابِرَةَ الْکُفْرِ وَاقْصِمْ بِهِ رُؤُسَ الضَّلالةِ وَذَلِّلْ بِهِ الْجَبّارینَ وَالْکافِرینَ وَاَبِرْ بِهِ الْمُنافِقینَ وَالنّاکِثینَ وَجَمیعَ الْمُخالِفینَ وَالْمُلْحِدینَ فی مَشارِقِ الاَْرْضِ وَمَغارِبِها وَبَرِّها وَبَحْرِها وَسَهْلِها وَجَبَلِها حَتّی لا تَدَعَ مِنْهُمْ دَیّاراً وَلا تُبْقِیَ لَهُمْ آثاراً طَهِّرْ مِنْهُمْ بِلادَکَ وَاشْفِ مِنْهُمْ صُدُورَ عِبادِکَ وَجَدِّدْ بِهِ مَا امْتَحی مِنْ دینِکَ وَاَصْلِحْ بِهِ ما بُدِّلَ مِنْ حُکْمِکَ وَغُیِّرَ مِنْ سُنَّتِکَ حَتّی یَعُودَ دینُکَ بِهِ وَعَلی یَدَیْهِ غَضّاً جَدیداً صَحیحاً لا عِوَجَ فیهِ وَلا بِدْعَةَ مَعَهُ حَتّی تُطْفِئَ بِعَدْلِهِ نیرانَ الْکافِرینَ فَاِنَّهُ عَبْدُکَ الَّذی اسْتَخْلَصْتَهُ لِنَفْسِکَ وَارْتَضَیْتَهُ لِنَصْرِ دینِکَ وَاصْطَفَیْتَهُ بِعِلْمِکَ وَعَصَمْتَهُ مِنَ الذُّنُوبِ وَبَرَّاْتَهُ مِنَ الْعُیُوبِ وَاَطْلَعْتَهُ عَلَی الْغُیُوبِ وَاَنْعَمْتَ عَلَیْهِ وَطَهَّرْتَهُ مِنَ الرِّجْسِ وَنَقَّیْتَهُ مِنَ الدَّنَسِ اللّهُمَّ فَصَلِّ عَلَیْهِ وَعَلی آبائِهِ الاَْئِمَّةِ الطّاهِرینَ وَعَلی شیعَتِهِ الْمُنْتَجَبینَ وَبَلِّغْهُمْ مِنْ آمالِهِمْ ما یَاْمَلُونَ وَاجْعَلْ ذلِکَ مِنّا خالِصاً مِنْ کُلِّ شَکٍّ وَشُبْهَةٍ وَرِیآءٍ وَسُمْعَةٍ حَتّی لا نُریدَ بِهِ غَیْرَکَ وَلا نَطْلُبَ بِهِ اِلاّ وَجْهَکَ اللّهُمَّ اِنّا نَشْکُو اِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنا وَغَیْبَةَ اِمامِنا وَشِدَّةَ الزَّمانِ عَلَیْنا وَوُقُوعَ الْفِتَنِ بِنا وَتَظاهُرَ الاَْعْدآءِ عَلَیْنا وَکَثْرَةَ عَدُوِّنا وَقِلَّةَ عَدَدِنا اَللّهُمَّ فَافْرُجْ ذلِکَ عَنّا بِفَتْحٍ مِنْکَ تُعَجِّلُهُ وَنَصْرٍ مِنْکَ تُعِزُّهُ وَاِمامِ عَدْلٍ تُظْهِرُهُ اِلهَ الْحَقِّ آمینَ اَللّهُمَّ اِنّا نَسْئَلُکَ اَنْ تَاْذَنَ لِوَلِیِّکَ فی اِظْهارِ عَدْلِکَ فی عِبادِکَ وَقَتْلِ اَعْدآئِکَ فی بِلادِکَ حَتّی لا تَدَعَ لِلْجَوْرِ یا رَبِّ دِعامَةً اِلاّ قَصَمْتَها وَلا بَقِیَّةً اِلاّ اَفْنَیْتَها وَلا قُوَّةً اِلاّ اَوْهَنْتَها وَلا رُکْناً اِلاّ هَدَمْتَهُ وَلا حَدّاً اِلاّ فَلَلْتَهُ وَلا سِلاحاً اِلاّ اَکْلَلْتَهُ وَلا رایَةً اِلاّ نَکَّسْتَها وَلا شُجاعاً اِلاّ قَتَلْتَهُ وَلا جَیْشاً اِلاّ خَذَلْتَهُ وَارْمِهِمْ یا رَبِّ بِحَجَرِکَ الدّامِغِ وَاضْرِبْهُمْ بِسَیْفِکَ الْقاطِعِ وَبَاْسِکَ الَّذی لا تَرُدُّهُ عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمینَ وَعَذِّبْ اَعْدآئَکَ وَاَعْدآءَ وَلِیِّکَ وَاَعْدآءَ رَسُولِکَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ بِیَدِ وَلِیِّکَ وَاَیْدی عِبادِکَ الْمُؤْمِنینَ اَللّهُمَّ اکْفِ وَلِیَّکَ وَحُجَّتَکَ فی اَرْضِکَ هَوْلَ عَدُوِّهِ وَکَیْدَ مَنْ اَرادَهُ وَامْکُرْ بِمَنْ مَکَرَ بِهِ وَاجْعَلْ دآئِرَةَ السَّوْءِ عَلی مَنْ اَرادَ بِهِ سُوَّءًا وَاقْطَعْ عَنْهُ مادَّتَهُمْ وَاَرْعِبْ لَهُ قُلُوبَهُمْ وَزَلْزِلْ اَقْدامَهُمْ وَخُذْهُمْ جَهْرَةً وَبَغْتَةً وَشَدِّدْ عَلَیْهِمْ عَذابَکَ وَاَخْزِهِمْ فی عِبادِکَ وَالْعَنْهُمْ فی بِلادِکَ وَاَسْکِنْهُمْ اَسْفَلَ نارِکَ وَاَحِطْ بِهِمْ اَشَدَّ عَذابِکَ وَاَصْلِهِمْ ناراً وَاحْشُ قُبُورَ مَوْتاهُمْ ناراً وَاَصْلِهِمْ حَرَّ نارِکَ فَاِنَّهُمْ اَضاعُوا الصَّلوةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَواتِ وَاَضَلُّوا عِبادَکَ وَاَخْرَبُوا بِلادَکَ اَللّهُمَّ وَاَحْیِ بِوَلِیِّکَ الْقُرْآنَ وَاَرِنا نُورَهُ سَرْمَداً لا لَیْلَ فیهِ وَاَحْیِ بِهِ الْقُلُوبَ الْمَیِّتَةَ وَاشْفِ بِهِ الصُّدُورَ الْوَغِرَةَ وَاجْمَعْ بِهِ الاَْهْوآءَ الْمُخْتَلِفَةَ عَلَی الْحَقِّ وَاَقِمْ بِهِ الْحُدُودَ الْمُعَطَّلَةَ وَالاَْحْکامَ الْمُهْمَلَةَ حَتّی لا یَبْقی حَقُّ اِلاّ ظَهَرَ وَلا عَدْلٌ اِلاّ زَهَرَ وَاجْعَلْنا یا رَبِّ مِنْ اَعْوانِهِ وَمُقَوِّیَةِ سُلْطانِهِ وَالْمُؤْتَمِرینَ لاَِمْرِهِ وَالرّاضینَ بِفِعْلِهِ وَالْمُسَلِّمینَ لاَِحْکامِهِ وَمِمَّنْ لا حاجَةَ بِهِ اِلَی التَّقِیَّةِ مِنْ خَلْقِکَ وَاَنْتَ یا رَبِّ الَّذی تَکْشِفُ الضُّرَّ وَتُجیبُ الْمُضْطَرَّ اِذا دَعاکَ وَتُنْجی مِنَ الْکَرْبِ الْعَظیمِ فَاکْشِفِ الْضُّرَّ عَنْ وَلِیِّکَ وَاجْعَلْهُ خَلیفَةً فی اَرْضِکَ کَما ضَمْنِتَ لَهُ اَللّهُمَّ لا تَجْعَلْنی مِنْ خُصَمآءِ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ السَّلامُ وَلا تَجْعَلْنی مِنْ اَعْدآءِ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ السَّلامُ وَلا تَجْعَلْنی مِنْ اَهْلِ الْحَنَقِ وَالْغَیْظِ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ السَّلامُ فَاِنّی اَعُوذُ بِکِ مِنْ ذلِکَ فَاَعِذْنی وَاَسْتَجیرُ بِکَ فَاَجِرْنی اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاجْعَلْنی بِهِمْ فائِزاً عِنْدَکَ فِی الدُّنْیا وَالاَّْخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبینَ آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ.



    بار الها! خودت را به من بشناسان که البته اگر خود را به من نشناسانی، پیغمبرت را نخواهم شناخت. بار الها! پیغمبرت را به من بشناسان که اگر پیغمبرت را به من نشناسانی، حجّت تو را نخواهم شناخت. بار الها! حجّت خود را به من بشناسان که اگر حجّتت را به من نشناسانی، از دینم گمراه می گردم. خداوندا! مرا به مرگ جاهلیت نمیران و دلم را [از حق] پس از آن که هدایتم فرمودی، منحرف مگردان. خداوندا! همچنان که مرا به ولایت کسانی که طاعتشان را بر من حتم فرموده ای، از والیان امرت بعد از فرستاده ات - که درود تو بر او و ایشان باد - هدایت کرده ای و من ولایت والیان امرت را در دل گرفتم، [ولایت]: امیر مؤمنان و حسن و حسین و علی و محمد و جعفر و موسی و علی و محمد و علی و حسن و حجّت قائم مهدی - که درود تو بر تمامی ایشان باد -. خداوندا! پس مرا بر دینم پایدار ساز و به طاعتت به کار گیر و دلم را برای ولیّ امرت نرم ساز و از آنچه خلقت را آزموده ای، مرا معاف دار و بر طاعت ولیّ امرت، مرا ثابت قدم بدار، آن که از خلق خویش پنهانش کرده ای پس به اذن تو از مردمان غایب گردیده و [فقط] در انتظار فرمان تو است و تو دانایی، بدون این که به کسی اعلام کرده باشی که کدامین وقت امر (قیام) ولیّ تو صلاحیت دارد، که او را اجازه فرمایی تا امر خویش را آشکار سازد و پرده [غیبت] از خود برگیرد، پس مرا بر آن [غیبت] شکیبایی ده، تا دوست نداشته باشم زودتر شدن آنچه تو تأخیر انداخته ای و تأخیر افتادن آنچه تو پیش انداخته ای، و از آنچه تو پوشیده داشته ای پرده برنگیرم و از آنچه کتمان فرموده ای کاوش نکنم، و در تدبیری که داری با تو ستیز ننمایم و نگویم چرا و چگونه و به چه جهت ولیّ امر آشکار نمی شود و حال آن که زمین از ستم پُر گشته است و [بلکه] تمام امور خویش را به تو واگذار نمایم. بار الها! از تو می خواهم ولیّ امرت را آشکارا و در حالی که امرت جاری شده باشد به من بنمایانی، با آگاهی ام به این که چیرگی و قدرت و دلیل و برهان و خواست و اراده و توان و قوّت از آنِ تو است، پس آن چنان لطفی در حقّ من و تمام مؤمنین بفرمای تا به ولیّ تو - که درودهایت بر او و خاندانش باد - بنگریم، در حالی که گفتارش آشکار، دلالتش روشن، هدایتگر از گمراهی و شفا دهنده از نادانی آمده باشد. پروردگارا! دیدارش [یا مکان دیدارش] را آشکار ساز و پایگاه هایش را استوار گردان و ما را از کسانی قرار بده که دیده آن ها به دیدارش روشن می شود، و ما را به خدمت او بدار و بر کیش او بمیران و در زمره او محشور گردان. خداوندا! او را از شرّ چیزهایی که آفریده ای و پدیدار نموده ای و به وجود آورده ای و انشاء کرده ای و صورتگری فرموده ای، در پناه خویش قرار ده و از پیش روی و پشت سر و از سمت راست و سمت چپ و از طرف بالا و پایینش محفوظش بدار به حفظ خودت، که هر کس را به آن نگهداری کنی گم نشود، و به او [در وجود او] رسولت و جانشین رسولت را حفظ فرما. بار الها! و عمرش را دراز کن و در [مدّت] اجلِ او بیفزای و او را بر آنچه و آن که ولایت و سرپرستی داده ای یاری کن و در گرامیداشتت نسبت به او بیفزای، که او است هدایت کننده راه یافته و بپاخاسته هدایت شده، و پاکیزه باتقوای منزّه [از هر عیب و نقص] پاکیزه صفات، دارای مقام رضا و خشنودی خداوند، بردبار، تلاشگر، سپاسگزار. بار الها! و به سبب طولانی شدن دوران غیبت او و قطع گردیدن خبرش از ما، یقینمان را مگیر و یادش را از خاطرمان مبر و انتظار و ایمان به او و نیروی یقین در ظهورش و دعا برای حضرتش و درود فرستادن بر او را از ما مگیر، تا به دراز کشیدن غیبتش، ما را از ظهور و قیامش ناامید نسازد و باورمان در مورد آن همچون باور داشتنِ مان نسبت به قیام فرستاده ات - که درود تو بر او و آلش باد - بوده باشد، [و همچون یقینِ مان] بر آنچه از وحی و تنزیلت آورده محکم بماند، و دل هایمان را بر ایمان به او قوّت دِه، تا ما را به دست او در مسیر هدایت سلوک دهی و به برترین دلیل و میانه ترین راه نایل سازی و ما را بر فرمانبرداری از او نیرو عطا فرمای و بر پیروی او پایدار گردان و ما را در حزب و یاران و انصار او، و از خشنودان به کارهای حضرتش قرار ده، و این [عقاید] را نه در زندگی و نه در هنگام مرگ، از ما سلب مکن، تا این که ما را بمیرانی در حالی که بر همین باور باشیم، بی آن که در شکّ افتیم و نه پیمان شکنیم و نه در تردید واقع شویم و نه دروغ شماریم. بار خدایا! فرجش را زودتر برسان و به یاری ات او را تأیید فرمای و یارانش را یاری دِه و مخالفانش را خوار و ذلیل ساز و کسانی که با او به ستیز برخیزند و تکذیبش کنند، نابود گردان و حق را به او آشکار کن و باطل را به او نابود ساز، و به [ظهور] او بندگان مؤمنت را از مذلّت و خواری رهایی بخش و شهرهای جهان را به او [با نعمت ها و آسایش ها] شاداب گردان و به [تَیَغ عدلِ او] سرکشان کفر پیشه را به قتل برسان و سران گمراهی را درهم بشکن و جبّاران و کافران عالم را به او خوار گردان، و منافقین و پیمان شکنان و تمام مخالفان و ملحدان را در شرق و غرب زمین و خشکی و دریا و کوه و دشت آن به باد فنا ده، تا این که احدی از آن ها را باقی مگذاری و اثری از آنان برقرار نداری و از لوث وجودشان بلاد خویش را پاک سازی، و سینه های بندگانت را از آنان شفا دِه و به وجود او، آنچه از دینت محو شده دوباره تجدید کن، و به [حکومت] او آنچه از حُکمت تبدیل گشته و از سنّتت تغییر یافته اصلاح فرمای، تا دین تو به [وجود] او و بر دست او، تر و تازه و راست که هیچ گونه کجی در آن و هیچ بدعتی با آن نباشد بازگردد، تا به وسیله عدالت او، آتش های کافران را خاموش سازی، راستی که اوست بنده تو، که برای خودت خالص گردانیده ای و به منظور یاریِ پیامبرت [دینت] انتخاب فرموده ای و به علم خویش او را برگزیده ای و از گناهان محفوظ و معصومش ساخته ای و از عیب ها مبرّایش نموده ای و بر غیب ها آگاهش کرده ای و بر وی نعمت داده ای و از پلیدی پاکیزه اش داشته ای و از آلودگی برکنارش قرار داده ای. خداوندا! پس بر او و بر پدرانش، امامانِ پاکیزه و بر شیعیان برگزیده شان درود فرست و آنان را به برترین آرزوهایشان برسان و آن را خالص از هرگونه شکّ و شبهه و ریا و شهرت طلبی قرار ده، تا جز تو از آن منظور دیگری نداشته باشیم و غیر از رضای تو چیزی نخواهیم. بار الها! ما به درگاه تو شکوه می کنیم فقدان پیامبرمان و غیبت ولیّ و سرپرستمان و افتادن فتنه ها در میانمان و همداستانی دشمنان علیه ما و کمی افرادمان را. خداوندا! پس آن را گشایش ده با پیروزی زودرسی و یاری شکست ناپذیری از سوی خودت و امام عدل و دادی که آشکارش سازی، ای پروردگار عالمیان!. بار خدایا! ما از تو می خواهیم که به ولیّ خودت فرمان دهی به آشکار نمودن عدل تو در بندگانت و کشتن دشمنان تو در سرزمینت، تا برای ستم هیچ ستونی را وا مگذاری - ای پروردگار! - مگر این که آن را درهم شکنی، و هیچ بنایی را جز این که نابود سازی، و هیچ نیرویی را مگر این که سُست گردانی، و هیچ پایه ای را مگر این که ویران کنی، و هیچ حدّی مگر این که بی اثر سازی، و هیچ سلاحی مگر این که کُند نمایی، و هیچ پرچمی مگر این که سرنگون گردانی، و هیچ قهرمانی مگر این که بر خاک هلاکت افکنی، و هیچ ارتشی مگر این که خوار و زبون سازی، و ای پروردگار! آنان را با سنگ (قهر و غضبت) سنگباران کن و از دم شمشیر بُرّای انتقامت بگذران، و به عقوبت و بأس خویش - که از مردمان مجرم باز نمی داری - هلاکشان گردان، و دشمنان خودت و دشمنان فرستاده ات را به دست ولیّ خویش و دست بندگان مؤمنت عذاب فرمای. بار خدایا! ولیّ و حجّتت در زمینت را، از بیم دشمنش ایمن بدار و هر آن کس با وی مکر و حیله کند، به او مکر کن و با هر که با وی نیرنگ بازد، نیرنگ بباز و تمام بدی ها را بر بدخواهانش وارد ساز و مادّه و ریشه فسادشان را، از وجود مبارک او دور گردان و دل هایشان را نسبت به آن جناب، مرعوب و ترسان ساز و گام های آنان را برای حضرتش، لرزان فرمای و آشکارا و ناگهانی آنان را [به عذاب] بگیر و عقوبتت را بر آن ها شدید گردان و در میان بندگانت، خوارشان ساز و در بلاد خویش لعنتشان کن و در پست ترین دَرَک های جهنم جایشان ده و سخت ترین عذابت را بر آن ها فرود آور و به آتششان بسوزان و گورهای مردگانشان را پر آتش کن و آن ها را به دوزخ واصل ساز، که آن ها نماز را ضایع گذاشتند و پیروی از شهوت ها نمودند و بندگانت را خوار (گمراه) ساختند. بار خدایا! و به وجود ولیّ خودت (حضرت حجّت علیه السلام) قرآن را زنده کن و نور سرمدی اش را آن گونه که هیچ تاریکی در آن راه نیابد. به ما بنمایان و به (ظهور) آن بزرگوار، دل های مرده را زنده بگردان و سینه های مؤمنین را که از فراق او مجروح شده، شفا ده و آرای مختلف را به وسیله او بر حق جمع گردان و به (دست باکفایت) او، حدود تعطیل شده و احکام متروک مانده را برپای فرما، تا هیچ حقّی نماند مگر این که آشکار شود، و هیچ عدلی مگر این که درخشان گردد. و ای پروردگار! ما را از یاران و تقویت کنندگان حکومتش و ممتثلین امرش و خشنودان از فعلش و تسلیم شوندگان نسبت به فرمان هایش قرار دِه و از کسانی که هیچ نیازی به تقیّه ندارند و (در اجرای احکام الهی) از خلق تو بیمی به دل راه ندهند. تو هستی ای پروردگار! که بدی (سختی) را برطرف می سازی و بیچاره را هرگاه تو را بخواند اجابت می نمایی و از بلای سخت نجات می دهی. پس ای پروردگار! هرگونه گزند را از ولیّ خویش برطرف فرمای و او را خلیفه در زمینت قرار دِه، چنان که برایش تضمین کرده ای. بار خدایا! مرا از ستیزجویان با آل محمد و از دشمنان آل محمد قرار مده و مرا از کینه توزان و خشم کنندگان بر آل محمدعلیهم السلام قرار مده، که البته من از این امر به تو پناه می برم، پس مرا پناه ده. و به درگاه تو پناهنده می شوم، پس مرا در حمایت خود بدار. بار خدایا! بر محمد و آل محمدعلیهم السلام درود فرست و مرا به وجود آنان نزد خودت، در دنیا و آخرت رستگار و پیروز گردان و از مقرّبان درگاهت قرار ده. و ای پروردگار عالمیان! دعایم را مستجاب فرمای.

    [1] اصول کافى ج 1 ص، 337.

    [2]بحار الانوار ج 95 ص36 3

    [3]همان.

    [4] نجم الثاقب باب دهم.
    ۱۱ آبان ۹۴، ۰۹:۲۹
    سلام
    ممنون ازمطلب خوبتون
    دعا کنیدکه زرق وبرق دنیا بیداران ما را به خواب خرگوشی نبرد.
    پاسخ: علیک السلام ورحمه الله

    خواهش میکنم زنده باشید

    ان شاء الله...
    آفرین....
    پاسخ: متشکرم...
    منتظرالمهدی۳۱۳
    منتظرالمهدی۳۱۳


    بسم الله الرحمن الرحیم

    وإِن یَکادُ الّذینَ کَفَروا لَیُزلِقونَکَ

    بِأَبصـارِهِم لَمّا سَمِعُوا الذِّکرَ

    و یَقولونَ إِنَّهُ لَمَجنونٌ *

    و مَا هُوَ إِلاّ ذِکرٌ لِلعَـلَمین ۞


    --------------------------------------

    السلام علیک یابقیه الله فی ارضه

    باعرض سلام خدمت همه ی شیعیان امیرالمومنین مولاعلی علیه السلام ،دربلاگفادوتاوبلاگ داشتم امایکی ازآنهاحذف شدودیگری بخش زیادی ازپستهای آن حذف شد

    آدرس وبلاگم دربلاگفا

    montazeralmahdi313.blogfa.com

    مینویسم برای مردی که چهارگوشه ی قلبش شکسته است.(مهدی جان مرا ببخش که در تمام زندگی‌ام مراقب دل همه بودم الا دل شما)

    ـــــــ۞۞۞___۞۞۞
    __۞____۞_۞____۞
    __۞______۞_____۞
    ___۞__یا مهدی __۞
    _____۞_______۞
    _______۞___۞
    __________۞


    --------------------------------------

    خداوندا:
    از تو می خواهم

    👈نه مثل مختار بعداز واقعه!

    👈نه مثل حربن ریاحی میان واقعه!

    👈و نه مثل توابین بعد از واقعه!

    👈بلکه مثل عباس (ع) درتمام واقعه!

    👈مثل مسلم پیشتاز واقعه!

    در رکاب کسی باشیم که به انتظارش ایستاده ایم!

    سخنم بی تو مگرجای شنیدن دارد

    نفسم بی تو مگرنای دمیدن دارد!

    علت کوری یعقوب نبی(ع) معلوم است

    شهر بی یار مگر ارزش دیدن دارد!

    --------------------------------------
    هرگونه کپی برداری بدون ذکرمنبع شرعاحرام است.

    --------------------------------------


    این وبلاگ برای رضایت مولایم مهدی (عج) تنظیم شده است امید است که مورد تایید آن حضرت واقع شود.

    نذرصاحب الزمان (عج)

    اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب سلام الله علیها

    بیمه ی اربابم مهــــــــــدی (عج)

    1393/11/15

    ¸.•)´
    (.•´
    *´¨)
    ¸.•´¸.•*´¨) ¸.•*¨)
    (¸.•´ (¸.•` *(`'•.¸(`'•.¸ ¸.•'´) ¸.•'´)

    التمـــــــــاس دعــــــــای فرج دارم

    (¸.•'´(¸.•'´ `'•.¸)`' •.¸)•.¸)`' •.¸)
    ¸.•´•.¸)`' •.¸)
    ( `•.¸
    `•.¸ )
    ¸.•)´
    (.•