منتظرالمهدی۳۱۳

منتظرالمهدی۳۱۳

  • محتوای وبلاگ
  • درباره من
  • موضوعات و کلیدواژه ها
  • آمار و آرشیو
  • مروری بر برخی از کرامات حسینی- افسر روسی

     افسر روسی

    مرحوم حاج ملاّ محمود زنجانی که به حاج ملاّ آقا جان شهرت داشت ، پس از جنگ جهانی اول با پای پیاده به عراق و زیارت عتبات عالیات شتافت .
    در مسیر راه در شهر خانقین برای نماز به مسجد رفت و در آنجا با یک نفر افسر سابق بلشویک که به صورت عجیبی هدایت یافته بود، آشنا شد و جریانی را از او شنیده که خواندنی است این شما و این هم داستان مورد اشاره ، او فرمود:
    در شهر خانقین برای ادای نماز به مسجد رفتم و در آنجا مرد سفید پوست درشت و فربهی را دیدم که مثل شیعه ها نماز می خواند از این موضوع تعجب کردم خدایا او که مال شمال روسیّه است .
    نمازش تمام شد، نزدیکش رفتم و پس از عرض سلام از لهجه اش یقین پیدا کردم که او روسی است .
    با این وصف از وطن و مذهبش پرسیدم ، گفت : دوست عزیز من اهل لنینگراد شوروی هستم و در جنگ اول جهانی افسر و فرمانده دو هزار سرباز روسی بودم و ماموریتم تسخیر کربلا بود.
    بیرون شهر اردو زده و در اوج آمادگی در انتظار دریافت فرمان یورش به کربلا بودیم که شبی در عالم رؤ یا شخصیّت گرانقدری را دیدم که نزدم آمد و با من به زبان روسی سخن گفت و خطاب به من فرمود: دولت روس در این جنگ شکست خورده است و این خبر فردا به عراق می رسد و از پی انتشار خبر شکست روس ، همه سربازان روس که در عراق مستقرّ هستند به دست مردم کشته می شوند و تو برای نجات خویش از مرگ ! به دست مردم ، اسلام را برگزین .
    گفتم : سرورم شما کیستید؟ فرمود: من عباس قمربنی هاشم هستم . شیفته جمال پرفروغ و کمال وصف ناپذیر و بیان گرم و گیرای او شدم و همانجا به راهنمایی او اسلام آوردم .
    آنگاه فرمود: برخیز و از نیروهای ارتش روس فاصله بگیر.
    گفتم : آقا کجا بروم ؟ فرمود:
    نزدیک مقرّ فرماندهی ات اسبی است بر آن سوار شو که تو را به نجف می رساند و آنجا پیش وکیل و شخصیت مورد اعتماد خاندان ما سیدابوالحسن برو.
    گفتم : سرورم : من تنها ده نفر مامورمراقب دارم چگونه بروم ؟ فرمود:
    آنها همه مست افتاده اند و متوجّه رفتن تو نخواهند شد.
    از خواب بیدار شدم و خیمه خویش را عطر آگین و نورانی احساس کردم ، با عجله لباس خود را پوشیدم و حرکت کردم ، مراقبین و پاسداران من مست بودند.
    من از میان آنها گذشتم امّا گویی متوجّه نشدند.
    در نزدیک قرارگاه خویش اسبی آماده بود سوار شدم و آن مرکب با شتاب پس از مدّتی کوتاه مرا در شهری پیاده کرد.
    در بهت و حیرت بودم که دیدم در خانه ای باز شد و مرد کهنسال و منوّری بیرون آمد و به همراه او یک شیخ بود که با من به زبان روسی سخن گفت :
    مرا به منزل دعوت کرد، از او پرسیدم :
    دوست عزیز آقا کیست ؟
    پاسخ داد: همان مرد فرزانه و بزرگی که حضرت عباس (ع) شما را به سوی او فرستاده و پیش از رسیدن شما، سفارشتان را به او نموده .
    بار دیگر اسلام آوردم و آن مرد بزرگ ، به شیخ دستور داد که دستورات اسلام را به من بیاموزد و شگفت انگیزتر اینکه روز بعد هم خبر شکست دولت بلشوی روس در عراق انتشار یافت و عربهای خشمگین و به جان آمده ، به سربازان روسی یورش بردند و همه را قتل عام کردند.
    پرسیدم : شما اینک اینجا چه می کنید؟
    گفت : هوای نجف بسیار گرم است به همین جهت آیت الله اصفهانی در تابستان ها که هوای اینجا بهتر است مرا به اینجا می فرستد.
    پرسیدم : آیا باز هم حضرت عباس (ع ) را زیارت کرده ای ؟
    گفت : گاهی ما را هم مورد عنایت قرار می دهد. (1)

    پاورقی
    1- کرامات الصالحین ، 231

    نویسنده : منتظرالمهدی (عج) | تاریخ ارسال : دوشنبه, ۴ آبان ۱۳۹۴، ۰۱:۲۸ ب.ظ
    بازدید : ۳۱۵ | لایک (۱)
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی


    مــ. مشرقی
    ۴ آبان ۹۴، ۱۴:۰۴
    +
    پاسخ: متشکرم...
    منتظرالمهدی۳۱۳
    منتظرالمهدی۳۱۳


    بسم الله الرحمن الرحیم

    وإِن یَکادُ الّذینَ کَفَروا لَیُزلِقونَکَ

    بِأَبصـارِهِم لَمّا سَمِعُوا الذِّکرَ

    و یَقولونَ إِنَّهُ لَمَجنونٌ *

    و مَا هُوَ إِلاّ ذِکرٌ لِلعَـلَمین ۞


    --------------------------------------

    السلام علیک یابقیه الله فی ارضه

    باعرض سلام خدمت همه ی شیعیان امیرالمومنین مولاعلی علیه السلام ،دربلاگفادوتاوبلاگ داشتم امایکی ازآنهاحذف شدودیگری بخش زیادی ازپستهای آن حذف شد

    آدرس وبلاگم دربلاگفا

    montazeralmahdi313.blogfa.com

    مینویسم برای مردی که چهارگوشه ی قلبش شکسته است.(مهدی جان مرا ببخش که در تمام زندگی‌ام مراقب دل همه بودم الا دل شما)

    ـــــــ۞۞۞___۞۞۞
    __۞____۞_۞____۞
    __۞______۞_____۞
    ___۞__یا مهدی __۞
    _____۞_______۞
    _______۞___۞
    __________۞


    --------------------------------------

    خداوندا:
    از تو می خواهم

    👈نه مثل مختار بعداز واقعه!

    👈نه مثل حربن ریاحی میان واقعه!

    👈و نه مثل توابین بعد از واقعه!

    👈بلکه مثل عباس (ع) درتمام واقعه!

    👈مثل مسلم پیشتاز واقعه!

    در رکاب کسی باشیم که به انتظارش ایستاده ایم!

    سخنم بی تو مگرجای شنیدن دارد

    نفسم بی تو مگرنای دمیدن دارد!

    علت کوری یعقوب نبی(ع) معلوم است

    شهر بی یار مگر ارزش دیدن دارد!

    --------------------------------------
    هرگونه کپی برداری بدون ذکرمنبع شرعاحرام است.

    --------------------------------------


    این وبلاگ برای رضایت مولایم مهدی (عج) تنظیم شده است امید است که مورد تایید آن حضرت واقع شود.

    نذرصاحب الزمان (عج)

    اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب سلام الله علیها

    بیمه ی اربابم مهــــــــــدی (عج)

    1393/11/15

    ¸.•)´
    (.•´
    *´¨)
    ¸.•´¸.•*´¨) ¸.•*¨)
    (¸.•´ (¸.•` *(`'•.¸(`'•.¸ ¸.•'´) ¸.•'´)

    التمـــــــــاس دعــــــــای فرج دارم

    (¸.•'´(¸.•'´ `'•.¸)`' •.¸)•.¸)`' •.¸)
    ¸.•´•.¸)`' •.¸)
    ( `•.¸
    `•.¸ )
    ¸.•)´
    (.•