پنجشنبه ۱۵ بهمن ۹۴
تا که این پنجره رو وا میکنم
تو رو تو قاب چشام جا میکنم
اوج گلدسته رو پیدا میکنم
گنبد زرد و تماشا میکنم
حرف من ...حرف دلای بیکسه
یه امام رضا دارم واسم بسه
من همون کبوترم که جا نداشت
لونهای حتی رو شاخهها نداشت
هیچ نگاهی آب و دونم نمیداد
مثل هر غریبه آشنا نداشت
حالا اما عمریه رو گنبدام
بچّهی محلهی امام رضام
شاعر:حسن لطفی