جمعه ۹ بهمن ۹۴
پس از پایان یافتن دوران غیبت صغری و نیابت خاصه و با آغاز «غیبت کبری»
هدایت شیعیان تحت عنوان «نیابت عامّه» از طرف حضرت مهدی علیه السلام به خود
شکل گرفت. به این صورت که امام علیه السلام ضابطه ای کلی و صفات و مشخصاتی
عام به دست داد که در هر عصر، فرد شاخصی که آن ضابطه - از هر جهت و در همه
ابعاد - بر او صدق کند، نایب امام شناخته شود و به نیابت از او در امر دین
و دنیا، ولی جامعه باشد. سخنش سخن امام و اطاعتش واجب و مخالفش حرام خواهد
بود. در این باره دلایل فراوانی نقل شده است؛ از جمله:
1. اسحاق بن یعقوب درباره تکلیف شیعیان در غیبت کبری از امام مهدی علیه
السلام سؤال کرد و توقیع ذیل در پاسخ او صادر گردید: «... وَاَمَّا
الْحَوادِثُ الوقِعَةُ فَارجِعُوا فیها اِلی رُواةِ حَدیثِنا فَاِنَّهُمْ
حُجَّتی عَلیکُمْ وَاَنَا حُجةُ اللهِ علیهم»؛ [1] «در پیشامدهایی که برای
شما رخ میدهد، باید به راویان اخبار ما (علما) رجوع کنید، ایشان حجّت من
بر شما هستند و من حجّت خدایم».
2. امام حسن عسکری علیه السلام درباره علما فرموده است: «... وَاَمّا مَنْ
کانَ مِنَ الفُقَهاءِ صَائِنا لِنَفْسِهِ حافِظاً لِدینِهِ مُخالِفاً
لِهَواهُ مُطیعاً لِاَمرِ مَولاهُ فَلِلْعَوامِ اَنْ یُقَلِّدُوهُ...»؛ [2]
«هر یک از فقها که بر نفس خود مسلّط باشند و دین خود را حفظ کنند و با
هوای نفس خود مخالفت ورزد و امر خدا را اطاعت کند، بر همگان واجب است که از
او تقلید نمایند».
3. کلینی، صدوق و طوسی روایتی را - که معروف به «مقبوله عمربن حنظله» است -
از امام صادق علیه السلام به مضمون ذیل نقل کردهاند: «... مَنْ کانَ
مِنکُمْ مِمَّنْ قَدْ رَوَی حَدیثَنا ونَظَرَ فی حَلالِنا وَحَرامِنا
وعَرَفَ اَحْکامَنا فَلْیَرْضَوا بِهِ حَکَماً فَاِنّی قد جَعَلتُهُ
عَلَیْکُم حاکماً...»؛ [3] «... هر کدام از شما که حدیث ما را روایت کند و
در حلال و حرام ما صاحب نظر باشد و احکام ما را بداند، او را به حکومت
برگزینند که من او را بر شما حاکم قرار دادم...».
4. پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: «عُلَماءُ اُمَّتی کَاَنبیاءِ
بَنی اِسرائیل»؛ [4] یعنی، همان طور که انبیای بنی اسرائیل حافظ دین موسی
بودند و اطاعت آنان بر بنی اسرائیل واجب بود، علمای اسلام نیز حافظ دین
پیغمبراند و اطاعت از آنان دراحکام شرع واجب است.
امام عسکری علیه السلام از پدر بزرگوارش
نقل کرده که فرمود: «لَولامَنْیَبقی بَعدَ غَیبَةِ قائِمِکُمعلیه السلام
مِنَ العُلَماءِ الدّاعین اِلَیهِ وَالدّالین عَلَیهِ وَالذّابّین عَنْ
دینِهِ بِحُجَجِ اللَّهِ وَالمُنقِذینَ لِضُعَفاءِ عِبادِ اللّهِ مِنْ
شُبَّاکِ اِبلیس وَمَرَدَتِهِ وَمِنْ فخاح النَّواصِبِ لَما بَقِیَ اَحَدٌ
اِلاَّ اِرْتَدَّ عَنْ دینِاللهِ وِلکِنَّهُم الذینَ یمسِکُونَ ازمة
قُلوبِ ضُعفاءِ الشیعةِ کَما یُمسِکُ صاحِب السَّفینَةِ سُکّانها اُولئکَ
هُم الاَفضَلُونَ عِندَاللهِ عَزَّوَجَلَّ» [5] ؛ «اگر نبود دانشمندانی که
بعد از غیبت قائم شما به سوی او دعوت میکنند و به سوی او رهنمون میشوند و
از دین او دفاع میکنند و بندگان ناتوان را از دامهای شیطان و مریدهای
شیطانی نجات میدهند، احدی باقی نمیماند جز اینکه از دین خدا مرتد
میشدند، ولی این دانشمندان، زمام دل ضعفا را به دست میگیرند، همانگونه
که ملوانها زمام کشتی را به دست میگیرند و سرنشینهای کشتی را از خطر مرگ
حفظ میکنند. اینها در نزد خدای - تبارک و تعالی - برترین هستند.
به راستی همین نایبان عام حضرت مهدی علیه السلام هستند که در طول غیبت
کبری، دین مقدس اسلام را از انحراف حفظ نموده، مسائل مورد نیاز را برای
مسلمانان بیان کردهاند و دلهای شیعیان را بر اساس عقاید صحیح، استوار
ساختهاند.
به راستی تمامی موفقیتها و پیروزیهای مختلف، با مجاهدت و تلاش
خستگی ناپذیر محدثان و فقیهان شیعه - از اواخر غیبت صغری تا به امروز -
بوده و حیات و نشاط و پویایی تشیّع را تضمین نموده است.
پی نوشت ها:
[1] کتاب الغیبة، ص 290، ح 247؛ کمالالدین و تمام النعمة، ج 2، ص 483، باب 45، ح 4.
[2] وسائل الشیعة، ج 27، ص 131، ح 33401.
[3] الکافی، ج 1، ص 67، ح 10؛ التهذیب، ج 6، ص 218، ح 6.
[4] مستدرک الوسائل، ج 17، ص 320.
[5] الاحتجاج، ج 1، ص 18 و ج 2، ص 455؛ منتخب الاثر، ص 223.