يكشنبه ۳ آبان ۹۴
بانوان عاشورا
پیرامون زنان در حادثه کربلا در دو محور سخن میتوان گفت:
یکی آن که آنان چند نفر و چه کسانی بودند، دیگر آن که چه نقشی داشتند.
زنانی که در کربلا حضور داشتند، برخی از اولاد علی«ع» بودند، و برخی جز آنان، چه از بنی هاشم یا دیگران.
زینب،
ام کلثوم، فاطمه، صفیه، رقیه و ام هانی، از اولاد اهل بیت علیهم السلام
بودند، فاطمه و سکینه، دختران سید الشهدا«ع» بودند، رباب، عاتکه، مادر محسن
بن حسن، دختر مسلم بن عقیل، فضه نوبیه، کنیز خاص امام حسین«ع» و مادر وهب
بن عبد الله نیز از زنان حاضر در کربلا بودند.(1)
5 نفر زن که
از خیام حسینی به طرف دشمن بیرون آمدند، عبارت بودند از: کنیز مسلم بن
عوسجه، ام وهب زن عبد الله کلبی، مادرعبد الله کلبی، مادر عمر بن جناده،
زینب کبری«ع».
زنی که در عاشورا شهید شد، مادر وهب بود، بانوی
نمیریه قاسطیه، زن عبد الله بن عمیر کلبی که بر بالین شوهر آمد و از خدا
آرزوی شهادت کرد و همانجا با عمود غلام شمر که بر سرش فرود آورد، کشته شد.
در عاشورا دو زن از فرط عصبیت و احساس، به حمایت از امام برخاستند و جنگیدند:
یکی
مادر عبد الله بن عمر که پس از شهادت فرزند، با عمود خیمه به طرف دشمن روی
کرد و امام او را برگرداند. دیگری مادر عمرو بن جناده که پس از شهادت
پسرش، سر او را گرفت و مردی را به وسیله آن کشت، سپس شمشیری گرفت و با
رجزخوانی به میدان رفت، که امام حسین«ع» او را به خیمه ها برگرداند.(2)
دلهم، دختر عمر(همسر زهیر بن قین) نیز در راه کربلا به اتفاق شوهرش به کاروان حسینی پیوست.
زهیر بیشتر تحت تأثیر سخنان همسرش حسینی شد و به امام پیوست.
رباب، دختر امرء القیس کلبی، همسر امام حسین«ع» نیز در کربلا حضور داشت، مادر سکینه و عبد الله.
زنی
از قبیله بکر بن وائل نیز حضور داشت، که ابتدا با شوهرش در سپاه ابن سعد
بود، ولی هنگام حمله سپاهیان کوفه به خیمه های اهل بیت، شمشیری برداشت و رو
به خیمه ها آمد و آل بکر بن وائل را به یاری طلبید.
زینب کبری
و ام کلثوم، دختران امیرالمؤمنین«ع»، همچنین فاطمه دختر امام حسین«ع» نیز
جزو اسیران بودند و در کوفه و... سخنرانی های افشاگر داشتند.
مجموعه
این بانوان، همراه کودکان خردسال، کاروان اسرای اهل بیت را تشکیل میدادند
که پس از شهادت امام و حمله سپاه کوفه به خیمهها، ابتدا در صحرا متفرق
شدند، سپس به صورت گروهی و اسیر به کوفه و از آنجا به شام فرستاده شدند.
اما
درباره حضور این زنان در حادثه عاشورا بیشتر به محور«پیام رسانی» باید
اشاره کرد. البته جهات دیگری نیز وجود داشت که فهرست وار به آنها اشاره
میشود که هر کدام میتواند به عنوان«درس» مورد توجه باشد:
ـ
مشارکت زنان در جهاد: شرکت در جبهه پیکار و همدلی و همراهی با نهضت مردانه
امام حسین و مشارکت در ابعاد مختلف آن از جلوه های این حضور است. چه همکاری
طوعه در کوفه با نهضت مسلم، چه همراهی همسران برخی از شهدی کربلا، چه حتی
اعتراض و انتقاد برخی همسران سپاه کوفه به جنایت های شوهرانشان مثل زن
خولی.
- آموزش صبر: روحیه مقاومت و تحمل زنان- نسبت - به
شهادتها در کربلا درس دیگر نهضت بود. اوج این صبوری و پایداری در رفتار و
روحیات زینب کبری«ع» جلوه گر بود.
ـ پیام رسانی: افشاگری های
زنان و دختران کاروان کربلا چه در سفر اسارت و چه پس از بازگشت به مدینه
پاسداری از خون شهدا بود. سخنان بانوان، هم به صورت خطبه جلوه داشت، هم
گفتگوهای پراکنده به تناسب زمان و مکان.
ـ روحیه بخشی: در
بسیاری از جنگها حضور تشویق آمیز زنان در جبهه، به رزمندگان روحیه
میبخشید. در کربلا نیز مادران و همسران بعضی از شهدا این نقش را داشتند.
-
پرستاری: رسیدگی به بیماران و مداوای مجروحان از نقش های دیگر زنان در
جبهه ها، از جمله در عاشوراست. نقش پرستاری و مراقبت حضرت زینب از امام
سجاد«ع» یکی از این نمونه هاست. (3)
ـ مدیریت: بروز صحنه های دشوار و بحرانی، استعدادهای افراد را شکوفا میسازد.
نقش
حضرت زینب در نهضت عاشورا و سرپرستی کاروان اسرا، درس«مدیریت در شرایط
بحران» را میآموزد. وی مجموعه بازمانده را در راستی اهداف نهضت، هدایت کرد
و با هر اقدام خنثی کننده نتایج عاشورا از سوی دشمن، مقابله نمود و
نقشههای دشمن را خنثی ساخت.
ـ حفظ ارزشها: درس دیگر زنان
قهرمان در کربلا، حفظ ارزشهای دینی و اعتراض به هتک حرمت خاندان نبوت و
رعایت عفاف و حجاب در برابر چشمهای آلوده است. زنان اهل بیت، با آن که اسیر
بودند و لباسها و خیمههایشان غارت شده بود و با وضع نامطلوب در معرض دید
تماشاچیان بودند، اما اعتراض کنان، بر حفظ عفاف تأکید میورزیدند. ام کلثوم
در کوفه فریاد کشید که آیا شرم نمیکنید برای تماشی اهل بیت پیامبر جمع
شدهاید؟
وقتی هم در کوفه در خانه ای بازداشت بودند، زینب اجازه
نداد جز کنیزان وارد آن خانه شوند. در سخنرانی خود در کاخ یزید نیز بر
اینگونه گرداندن بانوان شهر به شهر، اعتراض کرد:«ا من العدل یابن الطلقاء
تخدیرک حرائرک و امائک و سوقک بنات رسول الله سبایا قد هتکت ستورهن و ابدیت
وجوههن یحدو بهن الأعداء من بلد الی بلد و یستشرفهن اهل المناهل و المعاقل
و یتصفح وجوههن القریب و البعید و الغائب و الشهید...»(4) و نمونه های
دیگری از سخنان و کارها که همه درسآموز عفت و دفاع از ارزشهاست.
ـ تغییر ماهیت اسارت: اسارت را به آزادی بخشی تبدیل کردند و در قالب اسارت، به اسیران واقعی درس حریت و آزادگی دادند.
ـ
عمق بخشیدن به بعد عاطفی و تراژدیک کربلا: گریه ها، شیون ها، عزاداری بر
شهدا و تحریک عواطف مردم، به ماجری کربلا عمق بخشید و بر احساسات نیز تأثیر
گذاشت و از این رهگذر، ماندگارتر شد.
پی نوشت ها:
1ـ زندگانی سید الشهدا،عماد زاده،ج 2، ص 124، به نقل از لهوف، کبریت احمر و انساب الأشراف.
2ـ همان، ص 236.
3- در این زمینه ر.ک: مقاله «درسهای امدادگری در نهضت عاشورا» از مؤلف (مجله پیام هلال، شماره 26، شهریور1369).
4ـ عوالم(امام حسین)، ص 403، حیاة الامام الحسین،ج 3، ص 378.
5- بر گرفته از فرهنگ عاشورا، جواد محدثی، صفحه 195.
منبع: پایگاه وارث. www.vaares.com