تو را هرگز ندیدهام، اما دلتنگیات در من خانه دارد؛
چنان عمیق، چنان قدیمی
که گویی از ابتدای خلقت،
دلی بوده که تو را صدا زده
و پاسخی نشنیده.
من در سکوت نام تو را مینویسم،
بر دیوارهایی که هرگز نخواهی دید.
تو را هرگز ندیدهام، اما دلتنگیات در من خانه دارد؛
چنان عمیق، چنان قدیمی
که گویی از ابتدای خلقت،
دلی بوده که تو را صدا زده
و پاسخی نشنیده.
من در سکوت نام تو را مینویسم،
بر دیوارهایی که هرگز نخواهی دید.