سه شنبه ۲۸ ارديبهشت ۹۵
یک روز صبح، سر زده در ما طلوع کن
خورشید را سلام بده، در رکوع کن!
بر بادهای هرزهنشین، راه را ببند
یعنی علاج واقعه، قبل از وقوع کن
متن زمان به صفحة آخر رسیده است
راوی تویی، روایت خود را شروع کن
تا باز بشکُفند تبار محمّدی
در کوچه باغها، نَفَست را شیوع کن
تا پی بری به خیل هوادارهای خویش
تنها به شعرهای معاصر رجوع کن
هی وعده میدهند که این جمعه میرسی
این پنجشنبه هم سپری شد، طلوع کن!
علیرضا بدیع