يكشنبه ۲۴ آبان ۹۴
هر پدری را که بشارت به ولادت فرزند دادند، شاد و حرم گردید، جز علی بن ابی طالب (ع) که ولادت هر یک از اولاد او سبب حزن او گردید.
در روایت است که چون حضرت زینب متولد شد، امیرالمؤمنین (ع) متوجه به حجره
طاهره گردید، در آن وقت حسین (ع) به استقبال پدر شتافت و عرض کرد: ای پدر
بزرگوار! همانا خدای کردگار خواهری به من عطا فرموده.
امیرالمؤمنین (ع) از شنیدن این سخن بی اختیار اشک از دیده های مبارک به
رخسار همایونش جاری شد. چون حسین (ع) این حال را از پدر بزرگوارش مشاهده
نمود افسرده خاطر گشت. چه، آمد پدر را بشارت دهد، بشارت مبدل به مصیبت و
سبب حزن و اندوه پدر گردید، دل مبارکش را درد آمد و اشک از دیده مبارکش بر
رخسارش جاری گشت و عرض کرد: «بابا فدایت شوم، من شما را بشارت آوردم شما
گریه می کنید، سبب چیست و این گریه بر کیست؟»
علی (ع) حسینش را در برگرفت و نوازش نمود و فرمود: «نور دیده! زود باشد که
سر این گریه آشکار و اثرش نمودار شود.»که اشاره به واقعه کربلا می کند.
همین بشارت را سلمان به پیغمبر داد و آن حضرت هم منقلب گردید.
چنان که در بعض کتب است که حضرت رسالت در مسجد تشریف داشت آن وقت سلمان
شرفیاب خدمت گردید و آن سرور را به ولادت آن مظلومه بشارت داد و تهنیت گفت.
آن حضرت بگریست و فرمود: «ای سلمان جبرییل از جانب خداوند جلیل خبر آورد
که این مولود گرامی مصیبتش غیر معدود باشد تا به آلام کربلا مبتلا شود،
الخ»[1] .
پی نوشتها :
[1] (ع) ناسخ التواریخ حضرت زینب کبری (س)، ج 1، ص 45 و 46.
منبع : دویست داستان از فضایل، مصایب و کرامات حضرت زینب ؛ عباس عزیزی