اربلی با سند خود آورده است:
حسن بن علی علیهالسلام نزد معاویه رفت. جوانانی از قریش به هم فخر
میکردند و او ساکت بود. معاویه گفت:حسن! سوگند به خدا! تو ناتوان در سخن و
ناشناخته خاندان نیستی، چرا از افتخارات و سوابق خود نمیگویی؟ آن حضرت
چنین سرود:
از چه سخن بگویم؛ در حالی که همچون اسب تندرو - در یک فاصله ی بسیار دور - [از همگنان خود] پیش افتادهام.
ما کسانی هستیم که چون بزرگمردان، [درباره ی برتری خود] با هم شرط ببندند، ما با وجود دشمن حسود، آسوده خاطریم. [1] .
ابن شهرآشوب میگوید:
قریش به هم فخر میفروختند و حسن بن علی علیهالسلام حاضر بود و چیزی
نمیگفت. معاویه گفت:ابامحمد! چرا سخن نمیگویی؟ سوگند به خدا! تو آلوده
خاندان و ناتوان در سخن نیستی؟
فرمود:اینان از هیچ فضیلتی یاد نکردند مگر آن که من، ناب و خالص آن را دارم. سپس [شعری به این مضمون] سرود:
در چه سخن بگویم؛ در حالی که همچون اسب پیشتاز - در یک فاصله ی بسیار دور - [از همگنان خود] پیش افتاده ام. [2] .
و نیز با سند خود از محمد بن اسحاق نقل کرده است:
ابوسفیان نزد علی علیهالسلام آمد و گفت:ای اباالحسن! برای حاجتی نزد شما
آمده ام. علی علیهالسلام فرمود:برای چه آمدهای؟ ابوسفیان گفت:با من نزد
پسر عمویت (محمد صلی الله علیه و آله) بیا و از او بخواه که پیمانی برای من
بنویسد. علی علیهالسلام فرمود:ابوسفیان! رسول خدا صلی الله علیه و آله با
تو پیمانی بست که هرگز از آن برنمیگردد. و فاطمه علیهاالسلام پشت پرده
بود، و حسن علیهالسلام که چهارده ماهه [3] ، بود، روبهروی او راه میرفت.
ابوسفیان گفت:ای دختر محمد! به این کودک بگو تا درباره ی من با جد خود سخن
گوید و بدین وسیله، بر عرب و عجم سروری کند. و حسن علیهالسلام نزد
ابوسفیان آمد، یک دست خود را بر بینی و دست دیگر را بر ریش او زد، و خدا به
سخنش آورد و گفت:ای اباسفیان! بگو:«لا اله الا الله، محمد رسول الله» تا
شفیعت شوم. و امیرمؤمنان علیهالسلام فرمود:سپاس آن خدایی را که در آن
محمد، از نسل محمد مصطفی صلی الله علیه و آله، نظیر یحیی بن زکریا قرار
داد. [و این آیه را تلاوت فرمود:] «و از کودکی به او حکمت دادیم [4] ». [5]
.
پی نوشت ها:
[1] کشف الغمة 551:1.
[2] المناقب 21:4.
[3] در پاورقی بحارالانوار (ج 43، ص 326) آمده است:در کتابهای تاریخ، این
داستان را در فتح مکه (سال هشتم هجری) آوردهاند؛ آن زمان که ابوسفیان نزد
رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد تا پیمان مشرکان را قطعی کند و بر زمان
آن بیفزاید... بنابراین، حسن بن علی علیهالسلام در آن زمان، پنج ساله بوده
است نه چهارده ماهه.
[4] مریم:12؛ (و آتیناه الحکم صبیا).
[5] المناقب 6:4.