سه شنبه ۱ دی ۹۴
امام قائم (عج) به خاطر عدم پذیرش جامعه از نظرها پنهان است، اگر او همچون
امامان معصوم علیهم السّلام دیگر آشکار بود، مردم همان که با امامان کردند
با او می کردند، امّا او غائب است تا مردم آمادگی پذیرش او را در طول زمان
پیدا کنند.
از جمله فوائد غیبت امام قائم (عج) می توان به این مورد اشاره کرد:
1- غیبت او به پیروانش امید می بخشد و آنها را دلگرم می کند که دارای چنین رهبری هستند، با توجّه به این که امید، سازنده است.
2- غیبت آن حضرت پیروانش را قدم به قدم آماده می سازد تا آن حضرت را از عزلت بیرون آورند.
3- گفتگو درباره قیام مهدی (عج) در طول زمان با فرصت کافی موجب پرورش نفوس و
آمادگی در اندیشه انقلاب جهانی بودن و هدفداری و... می شود و به این ترتیب
زمینه سازی ظهور آن حضرت مهیّا می گردد.
4- شناخت موانع یک انقلاب جهانی در تمام ابعاد و بر اندازی آن موانع، نیاز
به طول زمان و کمک فکری بسیار در سطح جهان دارد، این نیز یکی از فوائد غیبت
امام قائم (عج) می باشد.
5- طول غیبت و دوری مردم از رهبر مصلح و عادل، موجب فساد در تمام زمینه ها
شده و همین فساد موجب خستگی و ناراحتی و نارضایتی مردم می شود و در دل این
فساد، جرقّه های انقلاب بروز می کند و مردم، تشنه مصلح واقعی و عدالت می
شوند، چرا که تا همه، رنج ظلم و فساد را نبرند، آماده درک لذّت عدالت و
اصلاح نخواهند شد.
6- غیبت امتحانی است که خداوند شیعیان را در معرض آزمایش قرار داده تا
معلوم شود چه کسی ثابت قدم و استوار در امامت امام دوازدهم باقی خواهد
ماند.
7- غیبت دلائلی دارد که به امامان اجازه افشای آن داده نشده است و... («آخرین امید»، ص 172-180)
سه شنبه ۱ دی ۹۴
پس از گذشتن غیبت صغری، دوره غیبت کبری و دراز مدّت آغاز گردید. و این غیبت تا کنون ادامه یافته است.
در این مدّت طولانی است که بزرگترین مرحله آزمایش و امتحان، در دار طبیعت و
سنجش ایمان و عمل خلق وجود دارد، تا معلوم گردد در خلال این روزگاران، در
هر نقطه از جهان،چگونه استفاده می برند و چه نتیجه ای می گیرند و افراد در
برابر احساس وظیفه چه می کنند و علّت به وجود آمدن چه اعمال و حوادثی و
آثار و افکار و رفتاری می شوند... («خورشید مغرب»، ص43)
سه شنبه ۱ دی ۹۴
پس از هجوم مأموران خلیفه عبّاسی، به خانه امام حسن عسکری علیه السّلام و
جستجوی فزرند و جانشین آن امام، روشن گشت، خطری که جان امام آینده را تهدید
می کند، خطری بس سهمگین است. این هجوم و پیگیری، در پیدا کردن مهدی (عج)
ایجاب می کرد تا برای نگهداری جان باقی مانده سلسله امامت. سلاله نبوّت و
مصلح بزرگ بشریّت، اقدامی بس جدّی به عمل آید.
و همین زمان بود که به توجّه به احوالاتی، به فرمان الهی، و به قدرت و حکمت
خدائی، آن حضرت از نظرها پنهان گردید و امر عظیم «غیبت» پدیدار شد.
این غیبت به دو مرحله تقسیم گشت: مرحله کوتاه مدّت (غیبت صغری) و مرحله دراز مدّت (مرحله کبری).
غیبت صغری امام زمان (عج) از دو جهت محدود بود: از جهت زمانی و از جهت
شعاعی. از نظر زمانی، بیش از هفتاد سال به طول نینجامید، یعنی از سال 260
تا 329 هجری قمری. از نظر شعاعی نیز، این غیبت، غیبتی همه جانبه نبود، و
شعاع و دامنه آن محدود بود. یعنی در طول این مدّت، اگر چه امام از نظرها
پنهان بود، ولیکن این غیبت پنهانی نسبت به همه کس نبود، بلکه کسانی بودند
که به صورت پنهانی با امام در تماس بودند. اینان نائبان خاصّ امام بودند،
کارهای مردم رامی گذرانیدند، نامه ها و سؤالات مردم را به نزد امام می
بردند- یا می فرستادند - و پاسخ امام را به مردم می رساندند. («خورشید
مغرب»، ص 42)