شعری ماندگار از سید جواد ذاڪر....
از سایه سرنیزه ی حڪام نترسید
این حڪم الهی است ڪه فتوای حسین است
وحشت مڪن از مرگ و شب اول قبرت
در قبر چراغییست ڪه سیمای حسین است
بیهوده مرو در پی اڪسیر ڪه اڪسیر
در دیده ما خاڪ ڪف پای حسین است
روحش شاد
✍...تـــــورا...ݘہ..بـــــنامم❓❔❓❔❓❔❓❔❓❔
ای آخرین بازمانده از قبیله مجنون در وادی عصر تظاهر...
گرفتار در روزگار ریا بین مردمان تسبیح به دستی ڪه عشق را در پی آن بودند ڪه در چهار چوب قوانین ساختگی به بند بڪشند
تو را چه بنـــــامم❔❓❔
تو را ڪه در غیاب این همه تهمت صبوری پیشه ڪردی تا پیران لجوجی ڪه زود از کوره در می رفتن را درس علی بزرگ را به یادشان بیاوری ڪه استخوان در گلو و خار در چشم چه تحملی باید داشت
تو را چه بنـــــامـــــم ❔❓❔
ای وارث جنون عشق ای ڪه سهمت از حضرت دوست تنها آوارگی بود و تهمت و تو نه تنها گله ای نڪردی بلڪه این همه رنج را از دوست ڪم دانستی و شڪایت تو این بود که دوست شاید دیگری را پسندیده است
تو را چه بنـــــامـــــم تـــــو❔❓❔❓❔❓❔❓❔❓
ڪه روضه خوان زینبی پیامبر انقلاب برادر تو ڪه شیفته رقیه ای سه سال بانوی پیر راه حسین تو ڪه مداح عباس ام البنینی
تو را چہ بـــــنامـــــم ❓❔❔
ڪه ڪنون پس از مرگ نیز روضه خوانی و سوز صدای تو هنوز هم دلها را به پای عشق به حسین می شڪند
تو را ذاڪر مـــــے
نـــــامـــــم♡♥
که ذاڪر بودی و ذاڪر ماندی و ذاڪر رفته ای و ذاڪر خواهی ماند
تورا من ذاڪر می نامـــــم♡♥
دریافت بانوای مرحوم ذاکر
دریافت
