پروانهِ طوفانِ غربت...

خدایا...  

از نبود مادرم شکایت می‌کنم...  

از غیبت یار دلم گله دارم...  

از تنهاییِ این روزگار سنگین می‌نالم...  


پروردگارا...  

آن نوازش‌های گرم کجا رفت؟  

آن دست‌های مهربان که اشک یتیمان را پاک می‌کرد کجاست؟  

اکنون در این شلوغیِ دنیا...  

تنها مانده‌ام...  

پروانه‌ای سرگردان در طوفان...  


یا مادر، یا زهرا...  

از غربت دل‌ها به تو پناه می‌برم...  

از سنگینی نگاه‌ها به تو شکایت می‌کنم...  

از روزگاری که مهر در آن غریب شده است ناله می‌کنم...  


خدای من...  

این بنده ، مشتاقانه تو را صدا می‌زند...  

پرهای پروازم را پرپر کردند...  

امانش را ربوده‌اند...  

آیا کسی پاسخم را می‌دهد؟  


یا مادر...  

من فقط کودکی گمگشته‌ام...  

در شبی سرد، به دنبال گرمای آغوش تو...  

آه‌های مرا می‌شنوی؟  


خدایا...  

به آسمان خیره می‌شوم...  

جز ستاره‌های سرد نمی‌بینم...  

پس فاطمه را شفیع من قرار ده...  

و سینه‌اش را پناهگاه من کن...

۰ ۱
بسم الله الرحمن الرحیم



وإِن یَکادُ الّذینَ کَفَروا لَیُزلِقونَکَ



بِأَبصـارِهِم لَمّا سَمِعُوا الذِّکرَ



و یَقولونَ إِنَّهُ لَمَجنونٌ *



و مَا هُوَ إِلاّ ذِکرٌ لِلعَـلَمین ۞

--------------------------------------
به امید گوشه چشمی از حضرت صاحب الزمان ارواحنا فداه

اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب سلام الله علیها

1393/11/15

---------------------------------

هرگونه کپی برداری بدون ذکرمنبع شرعاحرام است.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان