حسرت ِِ جمکران ...

جمکران ای منزل دلدار من جمکران تنها نشان یار من
دل چو اقیانوس طولانی شده دیده ها ابری و بارانی شده
کارم از گریه گذشته جمکران شیشه عمرم شکسته جمکران
من گدای تربت کوی توأم حسرت دیدار مه روی توأم
هیچ می دانی چرا آشفته ام؟ از غم او چون غزل ها گفته ام
کفتر جلد تو هستم جمکران حاجتم ده دل شکستم جمکران
هر سه شنبه، پنج شنبه ،آمدم بی غذا و آب ،تشنه، آمدم
آمدم اما ندیدم یار خود چشم گردان در پی دلدار خود
جمکران عشق مرا تو شاهدی جمکران تو خود گواه واحدی
درد من پیشینه دارد جمکران قدمت دیرینه دارد جمکران
من که از هجرش چنین رنجیدم پرتوی رخسار دلبر دیدم
در نگاهش من محبت دیدم با جسارت پای او بوسیدم
گرچه در عشقش همی ناپختم سر دیدارش به کس ناگفتم
جمکران شاید گناهی کردم یا به نامحرم نگاهی کردم
جمکران گو تا ببخشاید مرا در خیالم یک نظر یاید مرا
طاقت دوری ندارم جمکران چشم بر پایش گذارم جمکران
در دو عالم یک نگاه او بس است بی خیالش این دل من بی کس است
جمکران درد مرا درمان بکن رحم بر این سید گریان بکن
گو فقط او کی می آید جمکران قامتش بینم کی شاید جمکران
جان خود سازم فدایش جمکران تا ببوسم خاک پایش جمکران

سید حبیب الله هاشمی 

۶ ۵
بسم الله الرحمن الرحیم

وإِن یَکادُ الّذینَ کَفَروا لَیُزلِقونَکَ

بِأَبصـارِهِم لَمّا سَمِعُوا الذِّکرَ

و یَقولونَ إِنَّهُ لَمَجنونٌ

و مَا هُوَ إِلاّ ذِکرٌ لِلعَـلَمین ۞

-------------------------
به امید گوشه چشمی از جانب حضرت صاحب الزمان ارواحنا فداه

اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب سلام الله علیها

1393/11/15
---------------------------
هرگونه کپی برداری بدون ذکرمنبع شرعاحرام است.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان