روزی امام مجتبی علیهالسلام در حالی که کودکی خردسال بود به جانب پیامبر
صلی الله علیه و آله و سلم آمد. همین که چشم رسول اکرم صلی الله علیه و آله
و سلم به او افتاد دیدگانش پر از اشک شد. پس او را بر روی زانوان خود
نشاند و فرمود:
«حسن نور چشم من و موجب روشنی قلبم و میوه ی دل من است. او آقای جوانان اهل
بهشت است. برای مصائب او همه ی فرشتگان و جمیع موجودات حتی پرندگان هوا و
ماهیان دریاها گریه میکنند.
هر چشمی که برای مصائب حسنم گریه کند در قیامت که چشمها کور میشوند کور نخواهد شد.
دلی که برای مصائب او غمگین شود در قیامت که همهی دلها غمگین میشوند؛ غمگین نخواهد شد.
و هر که مرقد او را زیارت کند پاهایش روی صراط، در آن هنگام که همه ی پاها میلغزند، نخواهد لغزید.»[1] .