نماز جماعت عشاء به امامت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم برپا بود ولی
برخلاف همیشه یکی از سجده های نماز بیش از معمول به طول انجامید، یکی از
اصحاب گوید:
«من سر از سجده برداشتم و با کمال تعجب دیدم که حسن بن علی علیهالسلام که
در آن هنگام کودکی خردسال بود از دوش پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم
بالا رفته و مشغول بازی شده است. دو مرتبه به سجده رفتم اما پیامبر صلی
الله علیه و آله و سلم آن قدر سجده ی خود را طولانی کرد، تا آن که حسن
علیهالسلام به میل و اختیار خود از دوش رسول خدا صلی الله علیه و آله و
سلم پایین بیاید و آنگاه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بقیه نماز را
اقامه نمود.
چون مسلمانان از نماز فارغ شدند به حضور پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شتافتند و متعجبانه پرسیدند:
«ای رسول خدا! آن قدر سجده را طول دادید که ما گمان کردیم وحی بر شما نازل شده و یا حادثه ی خاصی رخ داده است»
پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «نه! بلکه فرزند دلبندم حسن
علیهالسلام بر دوش من سوار شده بود و من راضی نشدم که با کنار زدنش او را
برنجانم، از این رو سجده را اندکی طول دادم.»[1] .
پی نوشت ها:
[1] فصول المهمه، ابن صباغ مالکی، ص 134.