منتظرالمهدی۳۱۳

منتظرالمهدی۳۱۳

  • محتوای وبلاگ
  • درباره من
  • موضوعات و کلیدواژه ها
  • آمار و آرشیو
  • زندگینامه امام حسین (ع)- بخش بیست و پنجم

     بخش بیست و پنجم - نامه ی امام حسین (ع) به مردم کوفه در حاجر

    هنگامی که امام حسین به «حاجر» در منطقه ی «ذی الرمه»- یکی از منازل حج از راه بادیه- رسید نامه ای به شیعیانش از اهل کوفه نوشت تا آنها را از حرکتش به سوی آنان با خبر سازد. در آن نامه، بعد از نام خدا آمده بود:
    «از حسین بن علی به برادرانش از مؤمنین و مسلمین، سلام بر شما! من به همراه شما خدایی را که جز او معبودی نیست سپاس می گویم، اما بعد: نامه ی مسلم بن عقیل به من رسید و مرا از حسن نظر و فراهم آمدن اکثریت شما برای نصرت ما و گرفتن حقمان آگاه کرد، پس از خداوند مسئلت می نماییم که ما را به نیکوکاری موفق نماید و به شما به خاطر آن، بزرگترین پاداش را منظور فرماید. من روز سه شنبه، هشتم ذیحجه، روز ترویه، از مکه به سوی شما حرکت کرده ام، پس هرگاه فرستاده ام بر شما وارد شد، کارتان را پنهان بدارید و کوشش کنید که من ان شاءاللَّه همین روزها بر شما وارد می شوم، والسلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته» (1) .
    امام، نامه را به قهرمان بی همتا «قیس بن مسهر صیداوی» سپرد، او به سرعت راه را پیمود و بدون توجه به هیچ چیز، حرکت کرد تا اینکه به «قادسیه» رسید به جایی که گروهی از مأموران در آنجا برای بازرسی دقیق کسی که به عراق وارد و یا از آن خارج می گردید، قرار داده شده بودند، مأموران او را دستگیر نمودند قیس به سرعت نامه را پاره کرد تا مأموران از مفاد آن مطلع نشوند، آنگاه او را تحت الحفظ، همراه با پاره های نامه، نزد ابن زیاد ستمگر فرستادند. هنگامی که نزد وی قرار گرفت، ابن زیاد به او گفت:
    - تو کیستی؟
    - مردی از شیعیان امیرالمؤمنین، حسین بن علی علیه السلام هستم.
    - چرا نامه ای را که همراه داشتی، پاره نمودی؟
    - از ترس اینکه از مفادش مطلع شوی.
    - نامه از کیست و برای کیست؟
    - از حسین است، برای جمعی از اهل کوفه که نامهایشان را نمی دانم.
    - آن ستمگر به خشم آمد و از حالت عادی خارج شده بر او فریاد کشید: به خدا! هرگز از نزد من دور نمی شوی مگر اینکه افرادی را که این نامه به آنها نوشته شده است به من معرفی کنی و یا اینکه بالای منبر بروی و حسین و پدر و برادرش را ناسزاگویی تا دست من نجات یابی و یا اینکه تو را قطعه قطعه خواهم ساخت.
    قیس به وی گفت: «این عده را من نمی شناسم، اما لعن نمودن را انجام می دهم».
    ابن زیاد گمان کرد که وی از نوع فرومایگان اهل کوفه است که مادیات، آنها را می فریبد و مرگ، آنانرا می هراساند و نمی دانست که وی از آزادگان بی همتایی است که تاریخ امتها و ملتها را می سازند و کلمه ی حق و عدل در زمین، به آنان بلندی می یابد...
    ابن مرجانه دستور داد مردم را در مسجد اعظم جمع کنند تا به گمان خویش از لعن کردن اهل بیت به وسیله ی قیس، نمونه هایی از پیمان شکنی را به آنان نشان دهد تا آنها را بر آن وادار کند و آنرا بخشی از اخلاق و سرشت آنان قرار دهد.
    آن قهرمان بزرگ در حالی که مرگ را استهزا می نمود و زندگی را به تمسخر گرفته بود، از جای برخاست تا با امانت و اخلاص، رسالت خداوند را ادا نماید. پس بالای منبر رفت و خدای را سپاس گفت و ستایش نمود و بر پیامبر اکرم صلی اللَّه علیه و آله درود فرستاد و علی و فرزندانش را رحمت فراوان فرستاد (2) و سپس عبیداللَّه و پدرش و ستمکاران بنی امیه همگی را لعنت کرد و صدای کوبنده ش را- که صدای حق و اسلام بود- بلند کرد و گفت:
    «ای مردم!.. حسین بن علی، بهترین خلق خدا، فرزند فاطمه، دختر رسول اللَّه صلی اللَّه علیه و آله است، من فرستاده ی وی به سوی شما هستم، من در حاجر از او جدا شدم، پس او را اجابت نمایید...» (3) .
    مزدوران ابن زیاد، به سوی وی شتافتند و او را از کار قیس، آگاه کردند، وی خشمگین شد و دستور داد تا او را بالای قصر ببرند و از آنجا، در حالی که زنده است وی را به پایین بیندازند.
    مأموران او را گرفتند و از بالای کاخ بر زمین افکندند، اعضای وی از هم دریده شد و استخوانهایش درهم شکسته گردید و به مرگ قهرمانان، در راه ایمان و عقیده اش، درگذشت.
    هنگامی که خبر کشته شدنش به حضرت حسین رسید، به شدت غمگین گشت و به گریه افتاد و فرمود: «خداوندا! برای ما و شیعیانمان نزد خودت، جایگاهی ارزنده قرار ده و ما و آنان را در جایگاه رحمتت و در کنارهم فراهم آور که تو بر هر چیزی توانا هستی» (4) .

    پاورقی
    (1) البدایة والنهایة 168 /8 و در فتوح 145 -143 /5 نامه‏ی حضرت به صورت دیگری مفصّل آمده است. انساب‏الأشراف 378 /3.
    (2) الفتوح 147 -146 /5.
    (3) ابن‏اثیر، تاریخ 41 /4.
    (4) الفتوح 147 /5.


    نویسنده : منتظرالمهدی (عج) | تاریخ ارسال : سه شنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۴، ۰۹:۵۹ ق.ظ
    بازدید : ۱۰۷۸ | لایک (۲)
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی


    بچه شیعه غدیر
    ۲۸ مهر ۹۴، ۱۱:۵۰
    ممنون بابت زندگی نامه ی آقا
    پاسخ: خواهش میکنم.
    ابوالحسن جعفری بلالمی
    ۲۸ مهر ۹۴، ۱۲:۳۶
    ... .

    حقیقتی دلنشین و دردناکه .
    پاسخ: ممنونم ازشما.
    مــ. مشرقی
    ۲۸ مهر ۹۴، ۱۳:۴۹
    اگر نامه پاره شده متنش رو از کجا نوشتید؟
    پاسخ: متن نامه ایی که امام حسین (ع) نوشتند موجوده قیس که فرستاده ی امام حسین بوده برای اینکه دشمنان ازمفاد این نامه باخبرنشن نامه روپاره کرده این به این معنا نیست که کلا ازتاریخ محوشده باشه نامه امام!!
    قیس بن مسهر صیداوی
     
    اشاره
     
    «قیس بن مسهر» فرزند «خالد بن جندب» پسر «منقذ بن عمرو» از قبیله «صیدا» بود که همان بنی‌اسد می‌باشد.(۱) قیس مردی شجاع، شریف و خالص در محبت به اهل بیت علیهم‌السلام بوده است.
     
    حرکت قیس به سوی امام حسین
     
    «ابومخنف» گزارش کرده که بعد از مرگ معاویه، شیعیان در منزل «سلیمان بن صرد خزاعی رضی الله عنه» اجتماع کردند. در نتیجه نامه‌ای برای امام حسین علیه‌السلام نوشتند و حضرتپ را برای بیعت دعوت کردند. نامه توسط «عبدالله بن سبع» و «عبدالله بن وال» به امام ارسال شد. دو روزی نگذشت که نامه دیگری به حضرت نوشتند و آن را توسط «قیس بن مسهر صیداوی» و «عبدالرحمن بن عبدالله ارحبی» ارسال داشتند. دو روز دیگر تحمل کردند و نامه‌ای نوشتند و توسط «سعید بن عبدالله» و «هانی بن هانی» به دست امام رساندند. نامه، چنین بود: «به حسین بن علی علیه‌السلام از طرف شیعیان مؤمن، اما بعد، پس شتاب کن که مردم در انتظار شمایند. رأی آنها تنها به شماست، پس عجله کن والسلام».(۲) پس از این نامه، امام حسین علیه‌السلام مسلم بن عقیل را فراخواند و ایشان را به کوفه روانه ساخت. همراه مسلم، «قیس بن مسهر» و «عبدالرحمن ارحبی» را فرستاد. داستان «بطن جنت» را پیش از این در بخش حرکت مسلم به کوفه بیان کرده‌ایم. پس از آن بود که مسلم، قیس را با نامه‌ای که حاکی از وضع خود بود به خدمت امام حسین علیه‌السلام فرستاد. قیس نامه را به امام و پاسخ آن را به مسلم رسانید و خود همراه او به کوفه رفت.
     
    ابومخنف گزارش کرده که وقتی مسلم دید مردم با او در کوفه درباره امام حسین علیه‌السلام بیعت کردند؛ نامه‌ای را که گویای وضع کوفه و مردم بود به امام حسین علیه‌السلام نوشت. مسلم آن نامه را توسط قیس و یاران او «عباس شاکری» و «شوذب» که غلامش بود به مکه فرستاد تا به خدمت امام علیه‌السلام برسد. آنان نامه را در مکه به خدمت امام رسانیدند و ملازم امام شدند تا با آن حضرت از مکه به کربلا آمدند(۳). ابومخنف می‌گوید: که وقتی امام به «حاجز» رسید، نامه‌ای به کوفه برای مسلم و شیعیان کوفه نگاشتند و توسط قیس آن را ارسال فرمودند. اما «حصین بن تمیم» قیس را دستگیر کرد. این واقعه پس از شهادت حضرت مسلم بود که عبیدالله سواران سپاه کوفه را منظم کرده بود، به گونه‌ای که بین «خفان» تا «قادسیه»، و «قطقطانه» تا «لعلع» را پوشش دهند.
     
    نامه امام به اهل کوفه
     
    نامه امام این‌گونه بود: «از حسین بن علی به برادران مؤمن و مسلمانش، سلام علیکم. پس من شکر خدا می‌گویم، همان معبودی که هیچ خدایی جز او نیست. اما بعد؛ نامه مسلم به من رسید که در آن مرا از حسن نظر شما خبردار ساخته بود و این که همگی بر یاری ما و طلب حق ما اجتماع کرده‌اید. پس از خداوند متعال می‌خواهم که برای ما خوبی بخواهد و به شما پاداشی نیکو عنایت فرماید. از مکه روز سه شنبه هشتم ذی حجة - روز ترویه - به سوی شما حرکت کرده‌ام، پس هنگامی که فرستاده‌ام به شما رسید، همگی به او در کارها مراجعه و در این امر تلاش کنید. پس من در همین روزها به سوی شما - ان شاء الله - می‌آیم. سلام و رحمت خدا و برکاتش بر شما باد»(۴)
     
    شهادت قیس بن مسهر
     
    در تاریخ آمده وقتی که «حصین»، «قیس» را دستگیر کرد، او را به سوی عبیدالله فرستاد. پس عبیدالله از نامه سراغ گرفت، قیس گفت: «آن را پاره کرده‌ام». ابن‌زیاد پرسید: «چرا؟» قیس گفت: «برای این که ندانی در آن چیست». ابن‌زیاد گفت: «اگر به من خبر نمی‌دهی، پس بالای منبر برو و آن بسیار دروغگو پسر کذاب را لعنت کن». منظور او امام حسین علیه‌السلام بود. پس از آن، قیس بر فراز منبر رفت و گفت: «ای مردم، به درستی که حسین بن علی بهترین خلق خداست و او پسر فاطمه دختر رسول خداست و من فرستاده او به سوی شما هستم. البته از او در حاجر جدا شده‌ام، پس او را اجابت کنید». سپس به عبیدالله بن زیاد و پدرش لعنت فرستاد و بر امیرمؤمنان علیه‌السلام درود فرستاد. پس از آن، ابن‌زیاد دستور داد او را به بالای دارالاماره بردند و او را از فراز آنجا به زمین پرتاب کنند. اندام مطهر قیس شکسته شد و جان داد(۵).
     
    خبر شهادت قیس بن امام
     
    پس از شهادت قیس، عده‌ای آماده پیوستن به امام شدند. طبری گوید: هنگامی که امام حسین علیه‌السلام به «عذیب الهجانات» رسیده بود و حر مانع راه امام شده بود، چهار نفر به راهبری «طرماح بن عدی طائی» و در همجواری «نافع مرادی» به امام حسین علیه‌السلام ملحق شدند. پس از آن حسین علیه‌السلام از مردم و فرستاده خود پرسید. آنها هم وضع مردم را به اطلاع امام رسانیدند. و سپس پرسیدند: «منظورتان از  فرستاده کیست؟» آن حضرت فرمود: «قیس»،
     
    «مجمع عائذی» گزارش داد: «حصین او را دستگیر کرد و نزد ابن‌زیاد فرستاد. ابن‌زیاد او را امر کرد که شما و پدرتان را لعنت کند. اما او بر شما و پدرتان درود فرستاد و ابن‌زیاد و پدرش را لعنت کرد، و ما را به یاری شما فراخواند و خبر داد که شما در راه هستید. ابن‌زیاد پس آن دستور را داد که او را از بالای دارالاماره به پایین پرتاب کنند». اشک در چشمان حسین علیه‌السلام حلقه زد و فرمود: «فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر» (۶)؛ پس برخی از آنان جان دادند و بعضی از آنها در انتظارند، خداوندا، بهشت را برای ما و آنها منزل قرار ده و ما و آنها را مستحق رحمتت فرما، و ما را به آن چه دوست داری، نائل فرما»(۷). 
     

     
    ------------------------------------------------------
    پی نوشت‌ها: 
    (۱) برای اطلاع بیشتر برای نسل ایشان درباره نسل ایشان ر ک: ابصار العین، ص ۱۱۲.
    (۲) تاریخ الامم و الملوک، ج ۵، ص ۲۵۲-۲۵۳. «للحسین بن علی علیه‌السلام من شیعته من المومنین. اما بعد؛ فحیهلا، فان الناس ینتظرونک، لا رأی لهم فی غرتک، فالعجل، العجل، والسلام».
    (۳) ابصار العین، ص ۱۱۲.
    (۴) «من الحسین بن علی الی اخوانه من المومنین و المسلمین؛ سلام علیکم، فانی احمد علیکم الله الذی لا اله الا هو، اما بعد؛ فان کتاب مسلم جائنی یخبرنی فیه بحسن رأیکم و اجتماع ملئکم علی نصرنا و الطلب بحقنا. فسألت الله ان یحسن لنا الصنع، و ان یثبکم علی ذلک احسن الاجر، و قد شخصت الیکم من مکة یوم الثلاثاء لثمان مضین من ذی الحجة یوم الترویة، فاذا قدم رسولی علیکم فانکمشوا فی امرکم و جدوا. فانی قادم علیکم فی ایامی هذه. انشاء الله و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته». تاریخ الامم و الملوک، ج ۵، ص ۳۵۳.
    (۵) تاریخ الامم و الملوک، ج ۵، ص ۳۹۵؛ ابصار العین، ص ۱۱۲.
    (۶) احزاب، آیه ۲۳.
    (۷) قال علیه‌السلام: «(فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر). اللهم اجعل لنا و لهم الجنة منزلا، و اجمع بیننا و بینهم فی مستقر رحمتک، و رغائب مذخور ثوابک». تاریخ الامم و الملوک، ج ۵، ص ۳۹۵؛ ابصار العین، ص ۱۱۳-۱۱۴.

    ♥ محجبه ♥
    ۲۸ مهر ۹۴، ۱۴:۵۹
    سلام آجی
    ببخشید یه مدت نت نداشتم 
    نشد بیام
    پاسخ: علیک السلام

    خواهش میکنم

    سلامت باشی.
    masoud saadat
    ۲۸ مهر ۹۴، ۱۶:۴۵
    :) خوبه ولی فک نکنم شما خودت اینا رو نوشته باشی میگم شما ترکی؟
    پاسخ: خوب معلومه که درباره ی امام حسین (ع) کسی ازخودش نمیتونه بنویسه باتوجه به تحقیقات گردآوری کردمشون

    نه ترک نیستم  ، ولی ارادتمندم ......
    سلام
    من فکر می کنم قیس به خاطر مخاطبین نامه اون رو پاره کرد نه به خاطر متن نامه چون بعدش رفته و پیام اما رو هم به مردم رسونده و بعدش هم اعدام شده و به شهادت رسیده.
    در ضمن من ترک هستم و تبریزی.
    پاسخ: علیک السلام

    موافقم باهاتون

    ارادتمندم.....
    masoud saadat
    ۲۸ مهر ۹۴، ۲۲:۱۳
    به نظر شما بنده چی کار کنم که بُعد(جنبه) مذهبیم بره بالا
    مثلا در بعضی مواقع میگم همین امام حسین 1400 پیش رفته چرا الان داریم واسه ایشون عزاداری میکنیم
    یا اصلا برگردیم به اول اسلام چرا خدا اسلام رو انداخت میون این قوم عرب جاهل
    و....
    چون توی خانواده ی سنتی هستم اون پیشینه رو دارم ، نماز هم میخونم ، ولی دل یه جوریه ینی میگم میدونم امکان لغزشم هر لحظه وجود داره ، میدونید فک کنم منشا همه ی این افکار زشت و کثیف از اون فیسبوک رفتنام باشه که رفیقام پستای اینطوری میزاشتن ولی با اینکه حدود یکساله از اون تو اومدم بیرون بازهم این افکار که فرزند ذهن و حرفای مردمه توی ذهنم رژه میرن میدونید ، دلم میخواد بندازم بیرون ولی نمی تونم و کسی هم کمکم نمیکنه راستش به کسی نگفتم
     اگه سخن شما یا دوستان منظقی باشه انسان حق پذیری ام
    درکم کنید
    سید مسعود...
    پاسخ: سلام

    بنده ی حقیر درخدمت اولادزهراسلام الله علیهاهستم لطفا اگه سوالی دراین زمینه داریدبپرسید

    اما.....

    پرسش:چرا باید برای امام حسین(ع) که در 1400 سال پیش شهید شده اند، این قدر عزاداری کرد؟

    پاسخ اجمالی

    حوادث گذشته ی هر جامعه ای، حامل تجربیات و درس های گران بهایی است که با زحمت بسیار و قیمت گزاف به دست آمده است و می تواند در سرنوشت و آینده ی آن جامعه تأثیر عظیمی داشته باشد. برای استفاده از این سرمایه ی با ارزش، باید این حوادث، همواره بازنگری، بازسازی و حفظ گردند. یکی از این سرمایه های بی نظیر واقعه ی کربلاست. در کلمات ائمه ی معصومین (ع) تأکید بسیاری بر زنده نگه داشتن واقعه ی خونین کربلا و شهادت امام حسین(ع) شده است که برای بهره برداری هر بیشتر نسل های بشر، از درس ها و عبرت های این واقعه ی عظیم می باشد.

    از جهت دیگر، همه ی افراد، در مقابل کسانی که برای بیداری و بهبود زندگی آنان تلاش و جان فشانی کرده اند، وظیفه شکرگزاری (تشکر) دارند و مجالس عزاداری حسین بن علی (ع) به نوعی تشکر و قدردانی از رنج ها و مرارت هایی است که آن حضرت و یارانش در راه بیداری و بصیرت بشریت متحمل شدند.

    علاوه بر این، مجالسی که به منظور تعظیم و بزرگداشت و عزاداری سالار شهیدان کربلا همه ساله در سراسر جهان برگزار می شود، دارای آثار و برکاتی همچون ایجاد وحدت بین صفوف پیروان آن حضرت، آشنا شدن مردم با راه و رسم ائمه (ع)، ایجاد پیوند قلبی با حجج الهی، اصلاح منکرات و ظلم های موجود در هر جامعه و ...می باشد که تعطیل شدن چنین مراسمی موجب محروم شدن از چنین مواهبی است.


    پاسخ تفصیلی

    حوادث گذشته ی هر جامعه می تواند در سرنوشت آن جامعه و جوامع دیگر، آثار عظیمی داشته باشد. اگر حادثه، حادثه ی مفیدی بوده و در جای خود دارای آثار و برکاتی بوده است، بازنگری، بازسازی و زنده نگه داشتن آن می تواند آثار و برکات زیادی داشته باشد و فراموش کردن آن موجب خسارت های جبران ناپذیری برای جامعه بشری است؛ زیرا حوادث مهمی که در تاریخ ملت ها به وجود می آیند هزینه های زیادی را برای ملت ها به همراه دارد، چه هزینه های مادی و چه هزینه های معنوی؛ نظیر از دست دادن انسان های بزرگ، رنج و مشقت و محرومیت های یک ملت و ....

    بنابراین، این حوادث بزرگ و درس ها و تجربه هایی که انسان ها باید از آن بیاموزند از سرمایه های عظیم هر ملت، بلکه تمام بشریت است و عقل حکم می کند چنین سرمایه هایی حفظ و احیا شده و مورد بهره برداری قرارگیرد.

    بی شک، حادثه عظیم عاشورا که داری ابعاد متعددی است، یکی از حوادث پر هزینه برای بشریت بوده است؛ چرا که با هزینه ای چون شهادت امام معصوم (ع) (انسان کامل) و یاران با وفای آن حضرت و رنج و سختی کشیدن خانواده و اطفال آن حضرت و ... به دست آمده است.

    از طرف دیگر، این حادثه یک حادثه و واقعه ی شخصی (برای منافع شخصی و گروهی و طایفه ای) نبوده است، بلکه واقعه ی کربلا و شهادت حسین بن علی(ع) و یاران با وفایش یک مکتب است که دارای درس ها و اهداف و عبرت هایی همچون: توحید، امامت، امر به معروف و نهی از منکر، حقیقت خواهی، ظلم ستیزی، کرامت نفس، عزت و ... می باشد.

    اگر این مکتب انسان ساز، نسل به نسل بین انسان ها منتقل شود، بشریت می تواند به ازای هزینه ای که برای آن متحمل شده است، از آن سود برده، حداکثر بهره برداری را بنماید. ولی اگر خدای نخواسته این حادثه فراموش شده ، یا تحریف گردد، بیشترین ضرر متوجه جامعه ی بشری و مخصوصاً جامعه ی دین داران می شود. و اگر می بینیم در کلمات ائمه معصومین (ع) (1) بر عزاداری و برپایی مجالس عزای آن حضرت تأکید شده است، از آن جهت است که مکتب انسان ساز آن حضرت همواره زنده و پویا باقی بماند و تجربه ی پیروزی خون بر شمشیر و حقیقت خواهی بر حق ستیزی برای همیشه همچون مشعلی فروزان، روشن­گر راه انسان ها باشد.

    این تأکیدات حضرات معصومین (ع) باعث شده است تا مجالس عزاداری امام حسین(ع) از زمان شهادت آن حضرت تا به امروز، به صورت یک جریان زنده و فعال و انقلابی درآید و هزاران شاعر و نویسنده و خطیب، در این باره مطلب ارائه کنند. هر چند دشمنان، تلاش های گسترده ای در جهت تحریف این واقعیت عظیم نموده اند ولی همین مجالس عزاداری باعث شده است، اسلام برای همیشه زنده بماند و مبارزه با ظلم و ستم و تجاوزگری به عنوان یکی از شعارهای حسین بن علی (ع) در سراسر جهان طنین انداز شود.

    همان گونه که بیان شد، حفظ و حراست و زنده نگه داشتن وقایع عاشورا مساله ای است که عقل به روشنی بر آن دلالت دارد و سیره و روش حضرات معصومین(ع) بر زنده نگه داشتن چنین مراسم و مجالسی بوده است؛ امام رضا (ع) می فرماید: «روش همیشگی پدرم (امام موسی بن جعفر (ع)) این بود که هرگاه محرم فرا می رسید، روز گریه و مصیبت او بود و خنده ای در چهره نداشت تا دهه ی عاشورا سپری شود، روز عاشورا روز گریه و سوگواری و مصیبت او بود.» (2)

    علقمه بن محمد حضرمی می گوید: «امام باقر (ع) برای حسین(ع) گریه می کرد و ناله سر می داد و  به هر کس در خانه اش بود دستور می داد گریه کند و در منزل آن حضرت، مجلس سوگواری و عزاداری تشکیل می شد و آن مصیبت را به همدیگر تسلیت می گفتند.» (3)

    باید دانست که حضرت حسین بن علی(ع) با آن مقام و مرتبه ای که در پیشگاه خداوند متعال دارند، نیازی به چنین مراسم عزاداری ندارند و تأکید ائمه اطهار (ع) بر برپایی چنین مجالسی، به خاطر آثار و برکات این مجالس است که بعضی از آنها عبارتند از (4):

    1. ایجاد وحدت و یکپارچگی در بین صفوف پراکنده ی پیروان حضرت اباعبدالله (ع)؛ همان طوری که مراسم حج، وحدت و همدلی را در بین مذاهب و فرق اسلامی ایجاد می کند، این مجالس وحدت و همبستگی و اتحاد را در بین شیعیان و علاقه مندان آن حضرت مستحکم می سازد.

    2. آشنا شدن مردم با راه و رسم ائمه ی دین؛ زیرا این مجالس بهترین مجال و بهترین فرصت برای بیان سیره و اهداف آن بزرگواران است و کسانی که در این گونه مجالس شرکت می کنند، بیشترین آمادگی را برای دریافت چنین مطالبی دارند.

    3. ایجاد پیوند قلبی با حجج الهی و بهره مند شدن از عنایات خاصه آن بزرگواران؛ زیرا در کلام ائمه (ع) سفارش زیادی به برپایی چنین مجالسی شده است و برپایی این گونه مجالس، در حقیقت ارج نهادن و اطاعت کردن از دستورات امامان معصوم(ع) است، و بدیهی است که این اطاعت امر، از جانب آن بزرگواران بی پاسخ نخواهد بود.

    4. وقتی در بیان واقعه ی عاشورا، ظلم ها و انحرافات و منکرات دشمنان اسلام بیان می گردد و چهره ی واقعی مدعیان خلافت اسلامی بر ملا می شود، اذهان مخاطبان و شنوندگان به انحرافات موجود در جامعه ی خودشان، معطوف می گردد و درصدد اصلاح جامعه ی خویش ، با دوری کردن از یزید هر زمان و اطاعت از حسین زمان خویش، بر می آیند و در می یابند که ظلم ها و انحرافات و منکرات، اختصاص به زمان خاصی نداشته و در هر زمان ممکن است جامعه به چنین حوادثی دچار شود؛ به عبارت دیگر این مجالس موجب بصیرت و آگاهی انسانها نسبت  به زمان خویش می شود و در این مجالس است که انسانها نسبت به وظایف خود، آگاه می شوند.

    اینها بخشی از آثار و برکات مجالس عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین(ع) می باشد که در صورت تعطیل شدن چنین مجالسی، جامعه از آن محروم خواهد بود.

    نکته ی قابل توجه این است که بزرگداشت واقعه ی عظیم عاشورا باید به بهترین وجه ممکن صورت بگیرد؛ ممکن است بتوان با بر گزاری سمینار علمی یا ساختن فیلم و نوشتن کتاب و رمان، یاد و خاطره ی آن واقعه را زنده نگه داشت، اما هیچ کدام از اینها بهترین روش نیست؛ زیرا انسان مجموعه ای است از ابعاد مختلف معرفتی، اجتماعی، غریزی، احساسی و عاطفی و ... و اگر ما بخواهیم حادثه و واقعه ی مهم و با ارزشی همچون واقعه ی کربلا را به نحو احسن زنده نگه داشته، بشریت را از مواهب آن بهره مند سازیم، باید تعظیم و بزرگداشت آن به نحوی باشد که همه ی این ابعاد وجود انسانی در زنده نگه داشتن آن نقش داشته باشند. بنابراین، مجالس عزاداری امام حسین(ع) به نحو مرسوم از زمان ائمه طاهرین (ع) تا امروز که همیشه با اندوه و اشک و بیان مصائب همراه بوده، به نحوی که احساسات و عواطف انسان ها را برانگیزد، بهترین شیوه برای زنده نگه داشتن این مجالس است؛ زیرا در این روش، علاوه بر اینکه جزئیات این واقعه مورد شناخت و معرفت قرار می گیرد، با عمق جان حاضران پیوند می خورد و از این جهت همه خود را در برپایی چنین مجالسی موظف می دانند و سعی می کنند با امکانات موجود (مال،علم،قلم،بیان و ...) این مجالس را بر پا سازند.

    البته در این زمینه باید همواره متوجه انحرافات و کج روی هایی بود که ائمه (ع) و رهبران دینی پیوسته به ما هشدار داده اند.

    علاوه بر این، از آنجایی که حسین بن علی (ع) شهید راه انسانیت و ارزش های بشری است،تمام نسل ها، به حکم فطرت انسانی و حس «حق شناسی» بر خود لازم می دانند که از جان فشانی ها و فداکاری های آن حضرت و یارانش تقدیر و تشکر نمایند(در قالب برگزاری چنین مجالسی).

    بنابر آنچه گفته شد این بشریت است که برای حفظ و پاسداری از ارزش های انسانی و حرکت به سوی آنها، نیازمند است تا نام و یاد و خاطره ی آن حضرت را همیشه زنده نگه دارد و اگر روزی نام حسین بن علی(ع) و خاطره ی رشادت ها و ارزش ها و آرمان های آن حضرت فراموش شود، این جامعه بشری است که ضرر خواهد نمود.

    این مطلب مورد تأیید و تأکید قرآن مجید نیز می باشد و قرآن مجید در سوره ی ابراهیم(ع) به حضرت موسی(ع) دستور می دهد که ایام الله را به مردم یادآوری نماید:«... و ذکّرهم بایام الله انّ فی ذلک لایات لکل صبّار شکور»؛ (5) یعنی: «روزهای خداوندی را به مردم متذکر شو، زیرا در این روزها نشانه هایی برای انسان های صبور و شکرگزار است.»

    استاد علامه طباطبایی در تفسیر این آیه می فرماید: « به طور مسلم، منظور از ایام الله، آن زمان هایی است که امر خدا و وحدانیت او و سلطنت او ظاهر شده و یا ظاهر می شود... و نیز ایامی که رحمت الهی به ظهور می رسد، البته آن ایامی که نعمت های الهی آن چنان ظاهر شده اند که در دیگر ایام به آن روشنی نبوده است؛ مانند روزی که حضرت نوح(ع) از کشتی بیرون آمدند و روزی که حضرت ابراهیم (ع) از آتش نجات یافت و....(6)

    بر این اساس، واقعه ی عاشورا و بقا و حیات اسلام با حزن حسین بن علی(ع) و یارانش، یکی از مصادیق ایام الله است که همه ی ما مأمور به یادآوری و تنظیم و بزرگداشت آن هستیم.



    (1)-بحارالانوار، ج44، ص 292؛ وسائل الشیعه، ج3، ص282.

    (2) - وسائل الشیعه، ج10، ص394.

    (3)- وسایل الشیعه، ج10، ص398.

    (4)-برای آگاهی بیشتر، نک: نمایه ی گریه‏ى زائران بقیع.

    (5)-ابراهیم، 5.

    (6)-ترجمه­ی­ المیزان، ج2 ، ص23.


    از چی بگم
    ۲۹ مهر ۹۴، ۰۱:۰۳
    هیییی کاش منم بودم و لیاقت سربازی امامو داشتم 

    یعنی خدا اندازه ی اون غلام سیاهم نمیشم

    خدا :بله که نمیشی تو به گرد پای اونم نمیرسی پس بتمرگ و برا گناهات استغفار کن
    من: ..........
    پاسخ: این طورنفرمایید

    ماالآن یک حسین زنده داریم ان شاء الله باید واسه مولامون یاری رسان باشیم

    خداهم همچنین حرفهایی نمیگه همه ی بندگانش یکسانند شمااگه تلاش کنید چراکه جزء سربازان مولانباشید؟؟؟؟؟؟

    از چی بگم
    ۲۹ مهر ۹۴، ۰۱:۰۴
    قیس عجب کار خوبی کرد بخدا اما مردم کوفه جز به دست آوردن پول به چیز دیگه ای فک نمیکنن
    پاسخ: بله......
    جهادعاشورایی
    ۲۹ مهر ۹۴، ۰۳:۰۳
    سلام .
    وبلاگ شما از برچسبAshura خالیه ...
    حیفه وبلاگ به این خوبی تو جهادعاشورایی شرکت نکنه ...
    منتظر حضور تصاویر وبلاگ شما در نتایج برتر گوگل هستیم ....
    یاری کنید جهادعاشورایی رو در فضای مجازی ...
    حتما به بخش های مختلف وبلاگ ما رجوع کنید و نحوه فعالیت وبلاگ نویسان و نحوه بازدید کردن از تصاویر عاشورا رو ببینید ...
    ما و تمام وبلاگ های لینکستان ما آماده تبادل لینک با شماهستند.
    شما می تونید خیلی تاثیر گذار باشید ...
    لینک ها و تصاویر رو با نام ashura درج کنید و همراه با ما باشید ...
    www.afsaran.ir/group/1614 
    پاسخ: علیک السلام

    ممنونم ازلطف بسیارشما چشم.
    مــ. مشرقی
    ۲۹ مهر ۹۴، ۱۱:۰۴
    خیلی ممنون از لطف تون.
    پاسخ: خواهش میکنم....
    Leanne
    ۱۱ خرداد ۹۶، ۰۶:۳۲
    Do you mind if I quote a few of your posts as
    long as I provide credit and sources back to your weblog?
    My blog site is in the exact same area of interest as yours
    and my users would certainly benefit from some of the information you present here.

    Please let me know if this ok with you. Thank you!
    منتظرالمهدی۳۱۳
    منتظرالمهدی۳۱۳


    بسم الله الرحمن الرحیم

    وإِن یَکادُ الّذینَ کَفَروا لَیُزلِقونَکَ

    بِأَبصـارِهِم لَمّا سَمِعُوا الذِّکرَ

    و یَقولونَ إِنَّهُ لَمَجنونٌ *

    و مَا هُوَ إِلاّ ذِکرٌ لِلعَـلَمین ۞


    --------------------------------------

    السلام علیک یابقیه الله فی ارضه

    باعرض سلام خدمت همه ی شیعیان امیرالمومنین مولاعلی علیه السلام ،دربلاگفادوتاوبلاگ داشتم امایکی ازآنهاحذف شدودیگری بخش زیادی ازپستهای آن حذف شد

    آدرس وبلاگم دربلاگفا

    montazeralmahdi313.blogfa.com

    مینویسم برای مردی که چهارگوشه ی قلبش شکسته است.(مهدی جان مرا ببخش که در تمام زندگی‌ام مراقب دل همه بودم الا دل شما)

    ـــــــ۞۞۞___۞۞۞
    __۞____۞_۞____۞
    __۞______۞_____۞
    ___۞__یا مهدی __۞
    _____۞_______۞
    _______۞___۞
    __________۞


    --------------------------------------

    خداوندا:
    از تو می خواهم

    👈نه مثل مختار بعداز واقعه!

    👈نه مثل حربن ریاحی میان واقعه!

    👈و نه مثل توابین بعد از واقعه!

    👈بلکه مثل عباس (ع) درتمام واقعه!

    👈مثل مسلم پیشتاز واقعه!

    در رکاب کسی باشیم که به انتظارش ایستاده ایم!

    سخنم بی تو مگرجای شنیدن دارد

    نفسم بی تو مگرنای دمیدن دارد!

    علت کوری یعقوب نبی(ع) معلوم است

    شهر بی یار مگر ارزش دیدن دارد!

    --------------------------------------
    هرگونه کپی برداری بدون ذکرمنبع شرعاحرام است.

    --------------------------------------


    این وبلاگ برای رضایت مولایم مهدی (عج) تنظیم شده است امید است که مورد تایید آن حضرت واقع شود.

    نذرصاحب الزمان (عج)

    اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب سلام الله علیها

    بیمه ی اربابم مهــــــــــدی (عج)

    1393/11/15

    ¸.•)´
    (.•´
    *´¨)
    ¸.•´¸.•*´¨) ¸.•*¨)
    (¸.•´ (¸.•` *(`'•.¸(`'•.¸ ¸.•'´) ¸.•'´)

    التمـــــــــاس دعــــــــای فرج دارم

    (¸.•'´(¸.•'´ `'•.¸)`' •.¸)•.¸)`' •.¸)
    ¸.•´•.¸)`' •.¸)
    ( `•.¸
    `•.¸ )
    ¸.•)´
    (.•