مهدی فاطمه، علیهاالسلام، چقدر دلم براى لحظه هاى آمدنت تنگ شده است.
اى کاش می آمدى و بر شنزار قلبم می باریدى.
این روزها که پرنده کوچک حرفم پشت میله هاى سخت حنجره زندانى است اى کاش تو می آمدى و با باریدن ابر کرمت یکباره وجودم را دریایى می کردى.
اى کاش تو مى آمدى تا گلها نفسى تازه می کشیدند و درختها روزى هزار بار سبز می شدند.
امروز باغ خیالم می تپد، بیش از همیشه.
امروز دستهایم را به بوى نیایش به سوى تو دراز کرده ام و آسمان بیکرانت را بوضوح لمس می کنم.
دستهایم تا نهایت آسمان قد می کشند و از چشمانم، اقیانوسها جارى می شوند.
مهدى جان! امروز عزم رویش دارم.
بذرى می شوم و خود را در خاک پایت پنهان می کنم.
می روم سنگها را در هم می شکنم و تا سبزترین نقطه هستى بالا می روم.
بهاران آرام آرام در برگهایم می خزند و ساقه هایم عاشقانه تو را فریاد می زنند.
غروب، عطر تو در کوچه پس کوچه هاى غبارآلود دلم می پیچد و کوچه هاى خاک گرفته ام از بوى خوش تو سرشار می شود.
اللهم عجل لولیک الفرج
یسیار زیبا نوشتی
اللهم عجل لولیک الفرج
باذکر صلوات برا سلامتی اربابم وذکرمنبع کپی کن لطفا ...
باذکر صلوات برا سلامتی اربابم وذکرمنبع کپی کن لطفا ...