شبلی گفت : من تصوف از سگی آموختم که بر در سرائی خفته بود و خداوند سرای(صاحبخانه) بیامد و آن سگ را همی راند و سگ دوباره باز آمد .
شبلی گفت : چه سگ پست و خواری است که او را میرانند و باز می آید .
سگ بفرمان خدا به بانگ آمد و گفت : ای شیخ کجا روم که خداوندم اوست ؟؟؟....کشف الاسرار:خواجه عبدالله انصاری ..........هیهات بر ما آدمیان که با کوچکترین رنجی که به ما میرسد ناشکری میکنیم و قدر پروردگار خود را نمیدانیم...و زود از درگاهش دور میشویم....و نا امید از باران رحمتش ..
بعضی موقع ها یادمون میره ...
باید این باشه دیگه ....
بله
yes
آدرس:کتاب خدا
ممنون از لطف همیشگیتون
پس صبر کن قطعا وعده خدا درست است...
باسلام مطلب شما در سایت نقل قول انتشار یافت
برای نشر سریعتر مطالب خود بما پیوندید.و مطالب خود را از طریق ورود به سایت و انتخاب گزینه ارسال مطالب برای ما ارسال کنید
باتشکرنقل قول